این صفحه به مرور زمان کامل تر خواهد شد و شما خوانندگان عزیز برای کامل تر شدن صفحه میتوانید اسناد را برای ما ارسال کنید
اسناد جنایات را برای ما در شبکه های اجتماعی تیم رودست به آدرس های زیر ارسال کنید
فیس بوک
https://www.facebook.com/OmidDana84
تلگرام امید دانا
دانلود پی دی اف اسناد نسل کشی ایرانیان توسط اعراب
اسناد نسل کشی ایرانیان توسط اعراب
سند دستور کشتار ایرانیان توسط ابوبکر (عکس از تاریخ طبری 1407)
جنگ زنجیر (عکس تاریخ طبری جلد چهارم ص 1487)
خالد بن ولید سپس به شهر حفیر که امروزه بهش کاظمه میگویند حمله می کند، مرزبان آنجا نامش هرمز بوده که برای یک نوع آرایش جنگی در پای برخی از سربازانش زنجیر میکند و جنگی سخت را با خالد بن ولید انجام میدهد
طبری در جلد چهارم کتابش از تعداد کشته شدگان ایران خبری ندارد ولی می نویسید 700 سرباز و تعدادی از مردم شهر که به مرزبانان کمک کرده بودند در اسارت خالد بن ولید می افتند ولی خالد بن ولید بعد از 24 ساعت تصمیم میگرید گردن تمامی سربازان و مردمی که بهشان کمک کرده بودند را بزند
خالد اینقدر از مردم ایران را قتل عام میکند که لقب سیف الله را به خود می گیرد
قتل عام مردم مزار (عکس تاریخ طبری جلد چهارم ص 1488)
سی هزار ایرانی کشته میشوند و به دریا ریخته میشوند
جنایات اعراب در جنگ الیس و راه انداختن جوی خون (عکس از کتاب طبری داری 1493)
در محل پادگان اليس (بين ابله و حيره و نزديك فرات)ميان نظاميان ايراني و سپاه خالد رخ داد.سردار ايراني جاپان بود و ايرانيان در اين جنگ سخت ايستادگي كردند و خالد را چنان در خشم فرو بردند كه سوگند ياد كرد روزه خود را نگشايد مگر اينكه از ايرانيان جوي خون جاري كند.سرانجام جاپان در جنگ كشته شد و ايرانيان منهزم شدند.پس خالد دستور داد تا اكثر سپاه شكست خورده ايران را اسير كرده و سه يا چهار شبانه روز آنان را گردن مي زدند تا جوي خون جاري شود و او بتواند بر اساس سوگندي كه ياد كرده،روزه خود را بگشايد.با اين حال جوي خون روان نشد و از آنجا كه بيم مي رفت كه خالد از گرسنگي بميرد،سطل های آب آوردند و بر روي خونها ريختند تا همانند جويي از خون روان شوند و چنين بود كه خالد روزه خود را گشود
کور کردن چشم مردم انبار (عکس از کتاب طبری جلد چهارم ص 1511)
چشم هزار سرباز پارسی توسط لشکر خالد بن ولید کور می شود نام این جنگ را ذات العیون نامیدند
کشتار و به اسیر گرفتن مردم عین التمر (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1514)
خالد میگوید اگر تسلیم شوید باهاتون کاری نداریم ولی وقتی در قلعه باز میشود فرماندهان اسیر را گردن میزنند، زنان و کودکان را به اسارت می برند
جنگ دومه ات الجندل (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1517 1516)
سه از تن از پارسیان برای مذاکره با خالد بن ولید می آیند ولی خالد سر آنها را میزند و سپس به سوی قلعه حمله میکند چنان از مردم بی دفاع میکشد که مردها پشته ای به اندازه در قلعه ساخته میشود و سپس گردن تمامی اسیران را نیز میزند
کشتار وحشیانه مردم حصید (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1519)
کشتار مردم مصیخ (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1520 و 1521)
خالد در شب هنگامی که مردم روستای مصیخ خواب بودند حمله می کند و همه آنان را میکشد، طبری میگوید همه ایرانیان را به مانند گوسپند سلاخی می کند، سر رئیس روستا را میزنند و همان شب به دخترانش تجاوز میکنند
کشتار مردم زمیل و ثنی (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1521)
مردم آنجا را میکشند و کودکان و زنانشان و اموالشان را برای مدینه می فرستند از میان زنان، علی امام اول شیعیان یکی از دختران را میخرد و دو بچه ازش می آورد که رقیه از همین دختر است
کشتار مردم فراض (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1523)
خالد در این جنگ میگوید هر کس دم دستتون رسید را قتل عام کنید و طبق گزارشات تاریخی 100 هزار ایرانی در این شهر کشته میشوند
سال سوم مرگ محمد 634 میلادی
پس از دستور عمر برای کشتار ایرانیان
کشتار ایرانیان در نماروق (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1594)
تصرف شهر کسکر و ویرانی آنجا و اسیر گرفتن مردم (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1596)
کشتار دوباره مردم الیس (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1606)
مردم الیس که قبلا مجبور شده بودند خراج بدهند علیه مسلمان قیام میکنند ولی زورشان نمیرسد بازداشت میشوند و تمام اسیران گردن زده میشوند که دو چهره اصلی آنان جاپان و مردانشاه بودند
در جنگ بویب 100 هزار ایرانی را می کشند از جمله فرمانده ایران به مهران (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1616)
کشتار بازاریان خنافس بغداد (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1625)
کشتار مردم بازار خنافس و غارت طلا و اموالشان رئیس این کشتار مثنی بن حارثه بوده
کشتار مردم کباث (تاریخ طبری جلد چهارم ص 1626)
در آن روستا به رهبری مثنی بن حارثه مردم قتل عام میشوند
کشتار مردم صفین و کاروانشان به اسارت گرفتن زنان و کودکانشان (تاریخ طبری جلد چهرام ص 1627)
استفاده از کودکان برای تیر خلاص در جنگ قادسیه تاریخ طبری جلد پنجم ص 1742
یکی از شگفت آورترین گزارشها را در پیرامون پایان جنگ قادسیه می توان در باره ی کودکانی که در اردوی اعراب مسلمان بودند، خواند. آنجا که تبری می نویسد:» آنگاه کودکان اردو بیامدند و قمقمه چرمین به همراه داشتند و به مسلمانانی که رمقی داشتند آب می دادند و مشرکانی را که رمقی داشتند، می کشتند
سال چهارم مرگ محمد 636 میلادی تاریخ طبری جلذ پنجم ص 1803
پس از جنگ قادسیه، سربازان و فرماندهان باقیمانده از قادسیه در بابل جمع شدند ولی سعد بن ابی وقاص خبر دارد میشود و لشکری به سوی سربازان ایران می فرستد که بخش زیادی از سربازان ایران را قتل عام می کنند و مردمی که در بابل بهشون کمک کردند بودند را سر میزنند
کشتار فرمانده شهر به اردشیر که تازیان بهرسیر تاریخ طبری جلد پنجم ص 1805
فرمانده به اردشیر به نام مقرط از سپاه خسرو توران هر روز قسم یاد میکرد که تا زنده است نباید دیار پارسیان نابود شود، سعد بن ابی وقاص با قساوت سر از تن خسرو توران جدا می کند و بالای جنازه وی با مسخره میگوید مگر شما نبودید که میخواستید دیار پارس زوال پیدا نکند
تقسیم کشاورزان ایرانی میان مسلمانان عرب جلد پنجم ص 1806 شانزده هجری
پس از ورود لشکر اسلام به شهر به اردشیر به دستور سعد بن ابی وقاص صدهزار کشاورز را اسیر کردند و به هر مسلمان عرب یک کشاورز ایرانی را تقسیم کردند
غارت تیسفون تاریخ طبری جلد پنجم ص 1816
وقتی عربهای مسلمان به سوی تیسفون می آیند مردم داد میزنند دیوان آمدند بخدا آنان آدم نیست بلکه جن هستند، فرمانده عربها در غارت تیسفون سلمان فارسی است که در راه به هر ایرانی بر می خوردند به قتل می رساندش
پاره کردن فرش بهارستان توسط علی امام شیعیان تاریخ طبری جلد پنجم ص 1824 و 1825
فرش بهارستان فرش بزرگی بود که از طلا و جواهر ساخته شده بود و یکی از مهمترین آثار هنری و باستانی ساسانی محسوب میشود که عمر نمی دانست این فرش را چه کند که بدستور علی پاره پاره اش کردند و تکه ای از این فرش به علی رسید که به قیمت 20 هزار درهم فروخت
جنگ گلولا عربها بهش میگن جلولا تاریخ طبری جلد پنجم ص 1829
بیش از 80 مرتبه عربها حمله می کنند و در نهایت 100 هزار از ایرانیان را می کشند
پس از جنگ گلولا تقسیم مردم به عنوان برده تاریخ طبری جلد پنجم ص 1834
عمر 130 هزار ایرانی را میان آدمکشان عرب تقسیم می کند
در جنگ نهاوند صد هزار سرباز ایرانی را قتل عام می کنند و 80 هزار از سربازان اسیر را از دره پرت به پایین پرت می کنند و به قدری از ایرانیان می کشند که زمین از خون ایرانیان لغزنده می شود تاریخ طبری جلد پنجم ص 1953
وقتی اسیران جنگی و زنان برهنه ما را در شهر مدینه برای فروش می برند یکی از پهلوانان جنگ به نام پیروز نهاودنی که اعراب بهش ابولولو می گویند با گریه میگوید عمر جیگرم را خورد تاریخ طبری جلد پنجم ص 1958
کشتار مردم ری تاریخ طبری جلد پنجم ص 1975
در حمله اعراب به ری مردم شهر پایداری و مقاومت بسیار کردند ؛ بطوریکه مغیره (سردار عرب) در این جنگ چشمش را از دست داد. مردم جنگیدند و پایمردی کردند… و چندان از آنها کشته شدند که کشتگان را با نی شماره کردند و غنیمتی که خدا از ری نصیب مسلمانان کرد همانند غنائم مدائن بود.
کشتار بی رحمانه مردم توز که اعراب بهش توج میگویند، دقیقا از روی نوشته میخوانم که نوشته که الله مسلمانان را بر آنها تسلط داد و هر چه خواستند از آنان کشتند و اموالشان را به غنیتمت گرفتند تاریخ طبری جلد پنجم ص 2007
کشتار بی رحمانه مردم استخر تاریخ طبری جلد پنجم ص 2009 و تاریخ ابن اثیر جلد چهارم 1548
در حمله به شاپور نیز مردم پایداری و مقاومت بسیار کردند بگونه ای که عبیدا (سردار عرب) بسختی مجروح شد آنچنانکه بهنگام مرگ وصیت کرد تا به خونخواهی او؛ مردم شاپور را قتل عام کنند؛ سپاهیان عرب نیز چنان کردند و بسیاری از مردم شهر را بکشتند. (ک -کتاب تاریخ طبری؛ جلد پنجم صفحه 2011)
رفتح کرمان، سیستان، آذربایجان، طبرستان، دارابگرد، رامهرمز، شوشتر و… بسیار کشتن و غارت کردن برای نمونه از اتفاقات این مناطق تاریخ طبری جلد پنجم ص 2022
کشتار طبرستان و جنایت حسن و حسین امام شیعیان
جنایت بزرگی در طبرستان تاریخ طبری جلد پنجم ص 2016 و 2017 کتاب فتوح البلدان نوشته بلاذری ص 467 و ده ها کتاب دیگر از جمله دینوری و ابن خلدون هم این داستان را تایید کردند
سعد بن عاص فرمانده مسلمانان است به مردم طبرستان قول میدهد اگر در قلعه را باز کنند حتا یک تن از مردم را نکشد و در قلعه که باز شد همه را کشتند در این جنگ حسن و حسین هم بودند و کلی از ایرانیان را گردن زده اند
در حمله به سیستان؛ مردم مقاومت بسیار و اعراب مسلمان خشونت بسیار کردند بطوریکه ربیع ابن زیاد (سردار عرب) برای ارعاب مردم و کاستن از شور مقاومت آنان دستور داد تا صدری بساختند از آن کشتگان (یعنی اجساد کشته شدگان جنگ را روی هم انباشتند) و هم از آن کشتگان تکیه گاهها ساختند؛ و ربیع ابن زیاد بر شد و بر آن نشست و قرار شد که هر سال از سیستان هزار هزار (یک میلیون) درهم به امیر المومنین دهند با هزار غلام بچه و کنیز.
(تاریخ ابن اثیر جلد چهارم ص 1661)
در چالوس رویان؛ عبدالله ابن حازم مامور خلیفهی اسلام به بهانه (دادرسی) و رسیدگی به شکایات مردم؛ دستور داد تا آنان را در مکانهای متعددی جمع کردند و سپس مردم را یکیک به حضور طلبیدند و مخفیانه گردن زدند بطوریکه در پایان آنروز هیچ کس زنده نماند … و دیهی چالوس را آنچنان خراب کردند که تا سالها آباد نشد و املاک مردم را بزور میبردند. (کتاب تاریخ رویان؛ مولانا اولیاءالله آملی صفحه ۶۹ ترجمه منوچهر ستوده)