آخرین هشدار به آخرین ولیعهد،
به حکمِ جبریِ تاریخ، نیاز و خطر، انسان و جامعهیِ انسانی را به کوشش در راهگشایی و راهیابی وا میدارد. از اینجا ست که بشر علمِ راهبرد (استراتژی) را میآغازد. ارزشها معنا مییابند و در ساختاري اولویتی اعتبار میگیرند. هر ساختار، اولویتي وجودی دارد که «اصول» است و ساختار بر آن پایه و بنیاد، زنده و پایدار است و بی آن موجودیت ندارد. تاریخي کهن، و فرهنگي ادیب و رنگین، جغرافیایی فراخ و طبیعتي بَس غنی، نیرویي انسانی در کمّ پُرشمار و در کیف جوان و نیز درسخوانده، همه از شمارِ انباشتي ست که برکنار از هر سلیقه، خواستِ ایراني برخوردار از بالاترین شاخص های پیشرفت و سعادت بشری را، حقِ مسلمِ هر شهروندِ ایرانی میگرداند. امروز، در راه احقاقِ این حقِ مسلم، با شماري از موانع و دشواریها رویارویايم، که بُنبستِ ۳۷ سالهیِ جمهوریِ اسلامی یکي از مهمترینِ آنها ست. در راهِ این پیکار، چهارچوب و اصول ملی، سنجه و کارپایهیِ هر راهبرد و کنش سیاسی میبایست بود. دفاع از چهارچوب ملی ایران که عبارت ست از؛
۱. بخشناپذیریِ حاکمیتِ ملیِ (national sovereignty) ایران
۲. یگانگیِ ملیِ ایران (ایران؛ یک کشور، یک ملت، یک ملیت)
۳. تمامیتِ ارضی ایران
۴. استقلالِ سیاسیِ ایران
پیششرطي ست وجودی و بهطبع، مقدم بر هر ماهیت دیگر. نقض چهارچوب ملی، اختلاف نظر نیست؛ که بالاترین سطح از دشمنی با بودمندیِ ایران و اعلان جنگ با ملت ایران است.
حضرتِ ولیعهد، پهلویِ سوم!
در کمال شوربختی، کارنامهیِ مردودِ حضرتعالی در پایبندی به چهارچوب ملی ایران در یک دههیِ گذشته با نقض پیوسته و پرشمار یکایک اصول نامبرده که چندي از آنان را برمیشماریم، اسبابِ این هُشدارنامه را فراهم آورده است.
۱. علیه حاکمیتِ ملیِ ایران
در طول تاریخ قوانین اساسی، حضرتعالی تنها شاهزادهاي بودهاید که بخشناپذیریِ حاکمیتِ ملیِ کشور خویش را آشکارا بهرسمیت نشناخته، اصالت آن را زیر سوال برده و مشروعیت این اصلِ وجودیِ کشور و ملت ایران را در ناباوری، به برگزاری انتخابات واسپردهاید. گزینهیِ تقسیم و تکهتکه شدن حاکمیت ملی national sovereignty، یعنی گزینهیِ فدرالیزاسیونِ ایران را [تقسیم حاکمیتِ ملی که اصلِ الفبایی و بنیادین نظام فدرال است، در هر ۲۶ کشور فدرال جهان، بی هیچ استثنا مصداق دارد]، به رسمیت شناخته و بدین طریق، اصل بخشناپذیریِ حاکمیتِ ملیِ ایران را به سوژهاي انتخاباتی دگرگرداندهاید. آیا حضرتعالی با اصلِ برگزاریِ انتخاباتي بر سرِ شکنجه، ولو با برخورداری از حقِ رایِ منفی به آن موافق ايد؟ بهحتم پاسخ حضرتعالی منفی است، چنانکه در گذشته بوده ست. چراکه آن را نافیِ اصول خود -که در اینجا بیانیهی جهانی حقوق بشر باشد- میدانید. در چنین موضعي، بهدرستی خود را در سنگر «رای مردم» و «برگزاری انتخابات» نمیپنهانید. بنابراین، با برخورد اصولی آشنایايد؛ ولی ژرفای ناگواری و شوربختی در این ست که «بخشناپذیریِ حاکمیتِ ملیِ ایران» را اساساً از اصولِ خود ندانسته، که چنین آن را به چوب حراج زدهاید. [۱]
۲. علیهِ یگانگیِ ملیِ ایران (ایران یک کشور، یک ملت، یک ملیت)
حضرتعالی در یکی از مواضع تأسفبار و شگفتاگیزِ خود، ملت ایران را متشکل از «ملیتهایِ مختلف» تعریف فرموده اید، که با وجود همه اعتراضات خصوصی و سرگشاده، هرگز این موضعِ مشترک با سازمانهایِ تروریستی تجزیهطلب را پس نگرفتهاید. [۲]
۳. علیهِ تمامیتِ ارضی ایران
در مصاحبهاي با روزنامهیِ «الوطن» در هنگامی که مصاحبهکننده در پرسش ۱۱، موضعِ حضرتعالی دربارهیِ اختلاف ایرانیان با امارات بر سر سه جزیره [که در ترجمهیِ رسمیِ خود به زبانِ پارسی، پرسشگر سه جزیره را متعلق به امارات خوانده! و در ترجمهیِ رسمی به زبانِ انگلیسی، صرفاً از آنها بهعنوانِ «سه جزیره» نام برده ست.] جویا میشود، حضرتعالی در کمال حیرت بی کمترین دفاع از تمامیت ارضی ایران و حتا این بیان ناکافی که این جزایر مسلما متعلق به ایران اند و حاکمیت ایران بر سر سه جزیره قابل مذاکره نیست! سؤال را بی جواب رها کرده و توجه مصاحبهکننده را به اشتراکات و آیندهیِ دوستانه با برادران اماراتی جلب مینمایید! و نیز در پرسشِ ۵ همین مصاحبه، پرسشگرِ الوطن از خلیج پارس با عنوان «خلیج» یاد می کند و حضرتعالی انگار که نه انگار!
در موردي دیگر، در تاریخ ۱۲ آوریل سال ۲۰۱۲ دولت امارات متحد عربی در موضعي رسمی اعلام می کند که حضور رسمیِ مقامات دولتی کشور ایران در جزایر سهگانهیِ تنبِ بزرگ، تنبِ کوچک و ابوموسا، تعرض به تمامیت ارضی و حاکمیت کشور امارات است. در شرایطي که انتظار می رفت، نخستین معترض به این یاوهگوییِ شیخنشینان حضرتعالی باشید، به تقریب، همهیِ نیروهای سیاسی ایران در داخل و خارج از کشور برکنار از جناحبندیهایِ سیاسی هر یک در اقدامي بس فوری، مراتبِ شدیدِ اعتراض خود به دولت امارات را در پاسداری از تمامیت ارضی ایران، فارغ از نظام سیاسیِ کشور، اعلام داشتند؛ ولی باز دریغا که بیش از دو هفته سکوت محض اختیار فرمودید و سرانجام زیر فشارِ اعتراضِ همه سویه و خشم سیلي عظیم از هواداران پادشاهی بابت این سکوتِ مرگبار، در تاریخ ۲۷ آوریل ۲۰۱۲، در بیانیهاي در این باره که «جزایر سه گانه متعلق به ایران است»، نه تنها کمترین اعتراض را متوجه دولت امارات ندانستید، که هرگز آنان را حتا خطاب هم قرار ندادید. [۳]
۴. علیهِ استقلالِ سیاسی ایران
حضرتعالی، عليرغمِ ابرازِ مخالفت با حملهیِ نظامی به ایران، در سال ۲۰۱۲ خواستارِ بررسی پروندهیِ «جنایت علیه بشریت» در ایران، توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد شدید. خواستي که در صورت جدی گرفته شدن و موفقیت، خارج از اراده و نیتِ حضرتعالی که در بهترین فرض، ضدِّجنگ بود، بالقوه می توانست تحت فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد زیر عنوان «مداخله بشر دوستانه» (humanitarian intervention) به «توسل به زور» (use of force) بیانجامد، چنانکه در مواردي چون افغانستان و لیبی روی داد، و تجربه نشان داد که نقض حاکمیتِ دولتها و دگرگونیهای سیاسیِ برامده از گلولههای ناتو، نه پرندهیِ آزادی، که جُز، پروازِ جغدي شوم بر آسمانِ ملتها نی ست. جایِ بس تاسف است که حضرتعالی به عنوان ناظري بر ویرانه های برجایمانده از مداخلاتِ بهاصطلاح بشردوستانهیِ شورای امنیت گام در مسیرِ تشکیل و بررسیِ پروندهاي چنین، در تنها نهاد بینالمللی که خارج از مجوز آن، بههیچروی، نمی توان وضعیتِ توسل به زور را توجیه کرد، نهادید! این اقدام حضرتعالی بالقوه نقض استقلال سیاسی ایران بود که خوشبختانه معدوم ماند. [۴]
و اینک ما شماری از کنشگران و کوشندگانِ ملیباور که با سنجه دانستن انتخاب شهروندان ایران، ساختار پادشاهیِ مشروته (constitutional monarchy) به پادشاهیِ وارثِ سنتیِ پادشاهی پهلوی را، بهترین شکلِ دولت (state)، برای ایران دانسته و این میراثِ نوینِ نهادِ کهن پادشاهی را بهتعریف، بیش و پیش از هر چیز، در خدمت پاسداری از هستیِ ایران و اصول ملی، میشناسیم؛ به حضرتعالی رضا پهلوی دوم، آخرین ولیعهد تاریخی ایران بهجدّ، و برای آخرین بار هشدار میدهیم، تا از مواضعِ ضدِّملی خود برائت جسته و کلیهیِ کنشها و اقدامات خود را بهطورِ کامل به اصول و چهارچوب ملی ایران متعهد گردانید. بی گمان، پیکار برای شکستِ سدِّ ۳۷ ساله رژیم جمهوری اسلامی و برپاییِ یک نظام مردمسالار در چهارچوب بیانیهی جهانی حقوق بشر، جُز در پایبندی به چهارچوب ملی ایران امري ست نامتصور. امروز بر ما ست تا مبارزهیِ خود را متوجه رژیم سیاسی ایران گردانیم و بهطبع، هیچ خوشایندمان نی ست که مبارزه با جمهوری اسلامی را به اولویتي ثانی، در خدمتِ رویارويی با خطرات و دشمنان وجودی ایران واگردانیم. چنان که دشمنی با جمهوری اسلامی هیچگاه به جنگ تا آخرین نفس در برابر رژیم بعث عراق اولویت نیافت. ملت ایران همان ملت است، و آن سویِ چهارچوب ملی ایران چه در نظر و چه در عمل، خواه آل سعود یا شیخ نشینان باشند، خواه جناحهایي از اسرائیل و نئوکانها در آمریکا، خواه احزاب تروریستی در مرزهای ایران باشند و خواه شخصیتهایِ ریز و درشت در هر نقطه از گیتی، ملت ایران را تفاوتي نیست. پافشاریِ حضرتعالی بر ادامهیِ رویکردهای خطرناک و ضدِّملی یک دههیِ گذشته، نه تنها مشروعیت وجودیتان در نزدِ باورمندان به پادشاهیِ مشروته بهعنوانِ ولیعهدي تاریخی را نابود می کند؛ که حضرتعالی را در کسوت شهروندي ساده، برکنار از نام خانوادگیتان، «پهلوی»، به جرگهیِ دشمنان وجودی ایران در پیشگاه یکایکِ ایرانیانِ پایبند به اصول ملی میافزاید. ایرانیاني که وجب به وجب این خاک و آب را خون دادند تا از پسِ بیش از سه هزار سال، مردمانِ این کرهیِ خاکی آبی، همچنان میان کاسپین تا شاخاب پارس را چنین نامند؛ ایران!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بنمایهها:
[۱]: https://youtu.be/VAQp7hFg09Q
[۲]: https://youtu.be/OoWa0xFk0D4
[۳]:
– https://youtu.be/VFEUA1v5LxM
– (بیانیهیِ شاهزاده رضا پهلوی در تاریخِ ۲۷ آوریل، پیرامونِ جزایرِ سهگانهیِ ایران)
http://www.rezapahlavi.org/fa/2012/292
– ( واگردانِ پارسیِ گفتگویِ شاهزاده رضا پهلوی با الوطن، از تارنمایِ خودِ ایشان که پس از اعتراضِ ایراندوستان حذف شد)
http://rezapahlavi.org/fa/2007/772
– (واگردانِ انگلیسیِ گفتگویِ شاهزاده رضا پهلوی با الوطن، از تارنمایِ خودِ ایشان) http://rezapahlavi.org/en/2007/11/27/al-watan-daily-interview-with-reza-pahlavi-of-iran
[۴]: https://youtu.be/FI7VDwVo4Ns
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امضا کنندگان:
۱. هومر آبراهمیان (کنشگر فرهنگی)-آمریکا
۲. آروین آدریان (کنشگر فرهنگی)-فلاند
۳. ضیا آتابای (بنیان گذار تلویزیون ملی ایران)-آمریکا
۴. میلاد آقایی (کنشگر سیاسی و پژوهشگر فرهنگی)-سوئد
۵. انوش اردلان (هنرمند و آهنگساز)-استرالیا
۶. ندا اصغر زاده (کنشگر سیاسی)
۷. نوید اصغر زاده (کنشگر سیاسی)-لس آنجلس
۸. بیتا بانی (کارشناس اقتصاد و کنشگر سیاسی)-پاریس
۹. بابک اسحاقی (چکامه سرا و کنشگر سیاسی)-اسرائیل
۱۰. بردیا پارس (از رایزنان پیشین شاهزاده رضا پهلوی)-پاریس
۱۱. آریو برزن پیروزنیا (کنشگر ملی گرا)-دالاس
۱۲. سام توکا (هنرمند و کنشگر سیاسی)-تورنتو
۱۳. پرویز حدادی زاده (کنشگر سیاسی و حقوق بشری)-آمریکا
۱۴. آرمان چارروستایی (زندانی سیاسی سابق، کنشگر سیاسی)-آلمان
۱۵. نوید خشرو (کنشگر سیاسی)-آلمان
۱۶. مهشید خشرو (کنشگر سیاسی)-آلمان
۱۷. امیر حکیم (دبیر کل سازمان خدا، شاه، میهن (خشم) )-آمریکا
۱۸. جیسون رضا جرجانی (استاد فلسفه در دانشگاه New Jersey Institute of Technology)
۱۹. امید دانا (برنامه ساز و منتقد سیاسی)-سوئد
۲۰. داریوش دولتشاهی (کنشگر سیاسی و مدیر وب سایت خردگرایی)-بلژیک
۲۱. هیربد دهقانی آذر (معاون اسبق نخستین سندیکای وکلایِ جوان در فرانسه)-فرانسه
۲۲. منوچهر رزم آرا (وزیر بهداری دولت بختیار)-فرانسه
۲۳. نازنین زرین کلاه (مهندس کامپیوتر و کنشگر فرهنگی)-سوئد
۲۴. نیما زرتشت زاده (هنرمند و کنشگر فرهنگی)-آلمان
۲۵. سیروس شرفشاهی (روزنامه نگار و سردبیر روزنامه صبح ایران امروز)
۲۶. علی شقاقی (کنشگر سیاسی)
۲۷. آرش کمانچه (کنشگر فرهنگی)-ترکیه
۲۸. كوروش كلهر (كنشگر سياسى و محقق)-آمریکا
۲۹. سینا کیان پور (کنشگر سیاسی، وبلاگ نویس)-آمریکا
۳۰. بابک کیان پور (کنشگر سیاسی)
۳۱. رکسانا گنجی (کنشگر سیاسی)-آمریکا
۳۲. محمد گنابادی (مدیر رادیو سرباز)-سوئد
۳۳. نيلوفر محتشم (کنشگر سیاسی)-آلمان
۳۴. سعید محمدی (هنرمند و کنشگر سیاسی)-آمریکا
۳۵. هومن مرزبان (کنشگر فرهنگی)-آلمان
۳۶. مهرداد ملک زاده (کنشگر سیاسی)-آلمان
۳۷. شهلا ممتاز (روانشناس بالینی)-انگلیس
۳۸. بهکام موسوی بختیاری (کنشگر سیاسی)-هلند
۳۹. کاظم موافق (تحلیلگر و کنشگر سیاسی)
۴۰. مهدی منزوی (کنشگر سیاسی)-سوئد
۴۱. شویار مهر آریا (ترانه سرا)
۴۲. پريدخت موسوي (فعال سياسي يكي از اعضاي سازمان زنان)-فرانکفورت
۴۳. حسين علومى پور (وبلاگ نویس)-آلمان
۴۴. فیروزه غفارپور (منشی سابق دبیرخانه شاهزاده رضا پهلوی)-سوئد
۴۵. شهریار فتحی (بنیانگذار رادیو ندای پادشاهی)-کانادا
۴۶. احمد فراستی (رهبر عملیات ساواک تهران)
۴۷. جعفر فدوی (کنشگر سیاسی)-سوئد
۴۸. پرویز قاضی سعید (روزنامه نگار)-آمریکا
۴۹. فرهاد قناتگر (دانشجوی دکترای علوم سیاسی)
۵۰. ﺣﻤﻴﺪ ﻭﺣﺪتی (دبیرکل پرچمداران انقلاب مشروطیت)-دانمارک
۵۱. علی لشکری (فرازنده) (کنشگر سیاسی)-آلمان
۵۲. ژاله عبدالله زاده (کنشگر سیاسی)-آمریکا
۵۳. مصطفی عرب (افسر نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی و کاپیتان و بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال ایران)
۵۴. ژینوس همایون (کنشگر فرهنگی – طراح)-آمریکا
درود بر امضا کنندگان این نامه مهم
در اصول شورای ملی هم اصل یکپارچگی سرزمینی (teritorial integrity) آمده است و شاهزاده هم با در پیش گرفتن سیاست نرم در برابر تازیان، به دنبال بسیج نیروها علیه جمهوری اسلامی است!
شاهزاده گرامی ، جناب آقای رضا پهلوی
هر انسانی ، پیش از آلوده شدن وجدانش ، با راستی و مهر در پیوند است . بی گمان آگاهم ، پیش از ژوئن 1997 شما با مهر و راستی در کار بودید و من هم ، با جان و روان دست برادری و پیمان با شما دادم ، تا به ارزوی میهنی، تاریخی ، ملی و فرهنگی خود، که شما از خوش شانسی یا بد حادثه نماد آن بودید ، برسم . دشمن به خون من تشنه ، هم می داند که من تا آن سوی مرگ ، بر پیمان و مهر و راستی هستم . درست ، دو دهه ای است که شما را در هیچ راستای میهنی نمی یابم و ملتی هم سرگشته است و در بود جکومتی اهریمنی زنده مرگی می کند . از این روی ، به حرمت مهر ، راستی ، پیمان ،میهن و انسانیت ، شما و همه مشاورانتان را همزمان ، به مناظره در پیشگاه عام و همگان، فرا می خوانم تا ملتی اسیر دونان و در خندق طرابلس به کار گل واداشته ، با خویشتن خویش کنار آید . یک نسل رفت ، نسل بر کار، در بند ، نسلی پس از آن ، در دو فرهنگی و بیگانه با خویش ، شما هم دهه ای بیش از نیم سده رامی گذرانید ، عمر نوح ندارید ، هر کس هم که توانسته است پادشاه شده است ،
اگر چه شما بهیچ روی تربیت شده این کار نیستید . این من ، یک تن از شمار مردم میهنم و این شما با هر منشی .
رسانه تلویزیونی در هر مکان با گزینش خود شما و تعیین زمان آن نیز ، با خود شما است .
آگاه باشید ، تکلیف مردم ، با نژاد آریا ، یونان ، عرب ، مغول و تاتار و… روشن نبود و گرنه رستگاری میهن ، دشوار
نمی بود . شما هم بر تر از آنان نیستید .
دکتر نصر احمدی
بنیانگذار و رهبر نظام پارلمانی _
دبیر کل جبهه رهایی و باز سازی ایران.
16.07.2017