مستند مرگ بر اصل ولایت فقیه


مستند مرگ بر اصل ولایت فقیه روایتی است از چگونگی بوجود آمدن شعار کلیدی (مرگ بر اصل ولایت فقیه) در رستاخیز عاشورا 88 وبه سرگذشت این شعار و خالق آن میپردازد

 سرگذشت شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه به پیشگامان رهایی از اسلام تقدیم میشود. (امید دانا)
تهیه کنندگان : امید دانا و فرشاد ورهرام

 

 

11 نظر برای “مستند مرگ بر اصل ولایت فقیه

  1. ﺩﺭﻭﺩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺩاﻧﺎ ﻣﻦ ﻣﺴﺘﻨﺪ ﺷﻤﺎ ﺭا ﺩﻳﺪﻡ و اﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻴﻜﻨﻢ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻣﻴﻬﻦ ﻣﻴﺒﺎﺷﻢ
    ﻣﺮﮒ ﺑﺮ اﺻﻞ ﻭﻻﻳﺖ ﻓﻘﻴﻪ

  2. درود بر ولایت فقیه و خامنه ای- خامنه ای کوثر است دشمن او ابتر است- مرگ بر انگلیس امریکا و اسراییل

  3. ضمن عذر خواهی که بنده نظراتم رو در باره این ویدئو زیر مطلب دیگری منتشر کرده بودم که تصحیح میکنم : فیلم مرگ بر اصل ولایت فقیه رو دیدم بسیار جالب بود اما کسانیکه به شما میکن چرا اعدام نشدید اونها به زندان و دادگاه نرفتن و نمیدونن که متهم هر چه در بازجویی بگوید میتواند تمام آن را به طور کامل در دادگاه منکر شود نوع حرفهایی که شما در دادگاه زدید بسیار هوشمندانه بوده و از طرفی فیلمی که شما جلوگیری میکنید از چاقو خوردن یک بسیجی به شما در حکم ابلاغی بسیار بسیار کمک میکند آنهایی که این حرفها را به شما میزنند تا کنون حتی یک بار هم این طور جاها گیر نکرده اند تو برای من و خیلیهای دیگر یک افتخارید زنده باشید زنده باشید به کوری چشم دشمنانتان.

  4. اما لازم میدونم نکته هایی رو برای کسانیکه تا به حال تجربه دستگیری نداشتند عرض کنم اگر به هر اتهامی دستگیر شدید در بازجویی سعی کنید تحمل داشته باشید و دقت کنید که بازجو از شما چه میخواهد چون بازجوهای ایران داستان را خودشان میسازند و میخواهند شما قهرمان د استانشان باشید برای نجات از شکنجه های شدید کم کم با داستان بازجویتان همراه شوید اما مواظب باشید که در هنگام بسته بودن چشمتان هیچ اعترافی نکنید اگر فیلم میگیرند اعتراف نکنید و در کل هوشمندانه عمل کنید هر گاه رئیس بازجویان با شما تنهاست برای او اعتراف کنید به همان داستانی که او د ر ذهنش میپروراند و با آن میخواهد شما را به قتلگاه بفرستد به بازجو اطمینان دهید که در دادگاه هم همانها را خواهید گفت نه اینکه به او بگوئید من این کار را میکنم شما میتواند با ترسو نشان دادن خودتان و اینکه از کتک ترس دارید این اطمینان را به او بدهید اگر برگه ای جلوی شما گذاشتند که امضا کنید (در بازجویی) از امضای واقعی استفاده نکنید و هنگام امضا خودکار را طوری دیگر در دست بگیرید و امضا کنید مثلا در هنگام امضا خودکار را فشار دهید تا از نظر خط نگاری نتوانند تشخیص دهند آن خط شماست .. اما لحظه شماری کنید برای اولین دادگاهتان در همان ابتدای دادگاه از اولین سوال قاضی شروع کنید به انکار تمام اتهاماتتان به کسی غیر از قاضی نگاه نکنید از چیزی نترسید به قاضی بگوئید تمام آنچه در باره شما میگویند دروغ است اینها هم که اینجا نوشته من نگفتم و اگر هم گفته ام مرا به شدت شکنجه کرده اند و خانواده ام را نیز تهدید به اذیت و آزار کرده اند و … این همان رمز نجات شماست از بدترین اقداماتیکه علیه نظام انجام داده باشید شما در دادگاه از ابتدائیترین سوال قاضی شروع به انکار اتهامات کنید شاید قاضی سوال آخرش همان باشد منتظر اتفاق خاصی نباشید حرفهایتان را بسیار حساب شده بزنید چون بعد از این دادگاه شما دیگر در بازداشتگاه نخواهید بود یعنی نمیتوانند شما را در بازداشتگاه نگاه دارند باید به زندان بروید بنابراین یادتان باشد حرفهایی را که در اولین دادگاه زده اید به خاطر بسپارید یا بر روی برگه ای یادداشت کنید تا اگر قاضی شما را برای دادگاه دوم خواست دوباره دقیقا همان حرفها را بزنید شما بعد از اولین دادگاه به بازداشتگاه میروید تا کارهای اولیه انتقال شما به زندان انجام شود افسر نگهبان بازداشتگاه مسئول است اگر با توجه به حکم قاضی مبنی بر انتقال شما به زندان در همان زمان کوتاه کوچکترین اتفاقی برای شما بیافتد مسئولش افسر نگهبان بازداشتگاه است بنابراین او شما را به سرعت به زندان خواهد فرستاد او اجازه نخواهد داد شما را کسی بکشد و یا به شدت کتک بزند البته پی چند تا سیلی را به تن بمالید و در صورت لزوم برای نجات از کتک خودتان را به غش کردن بزنید آنوقت وحشت را در چشم بازجویتان خواهید دید . پس نتیجه میگیریم از لحظه دستگیری هر چه زودتر بتوانید خود را به اولین دادگاه برسانید برد با شما خواهد بود اگر در دادگاه هوشمندانه سخن بگوئید.محض اطلاع شما باید بگویم بنده با چند تن دستگیر شدم همه اتهاممان یکی بود ۶ تن به دلیل گفتن سخنان نسنجیده و غالبا دروغ یعنی ۹۰ در صد حرفهایشان دروغ بود اعدام شدند آنقدر در دادگاه دروغ گفتند که من به عنوان متهم چند بار به سخنانشان اعتراض کردم و همین مسئله باعث اخراجم از دادگاه شد اما در نهایت من زنده ماندم و متاسفانه ۶ تن از انسانهای ساده ای که فکر میکردند اگر کمی دروغ را چاشنی حرفهایمان کنیم قاضی میپندارد ما نادم شده ایم و در حکممان تخفیف خواهد داد نکته جالب آنکه قاضی در دادگاههای متعدد ما به آنها لبخند میزد و با من با غضب رفتار میکرد مثلا به آنها میگفت بفرمائید و به من میگفت بتمرگ سرجات اما این من بودم که با هوشمندانه سخن گفتن قاضی را سر جایش تمرگاندم او به همانها که لبخند میزد حکم اعدام داد و به من که با غضب سخن میگفت ۱۰ سال حبس داد که بعد از پنج سال آزاد شدم قاضی خیلی خوشحال میشد اگر میتوانست به من هم حکم اعدام بدهد اما من راهش را بستم او برای ابلاغ حکم اعدام به من نیاز به اعترافات بزرگتری از زبان من داشت و من حسرتش را به دلش گذاشتم همانگونه که امید دانا با دانائیش این کار را کرد پس ایرانی عزیزی که سعی در تخریب چهره این دلاور ایرانی داری به جای آنکه تخریبش کنی از او یاد بگیر که در چنین شرایطی چه باید کرد تا حاکمیت نتواند طناب دار را بر گردنتان ببندد به جای اتهام و افترا از او بیاموز او میتواند با تجربه اش جان جوانان بسیاری را نجات دهد .

  5. نکته ای رو یاد آوری میکنم و اون اینکه در بازجوئیها بعضی مواقع برای تائید سخنان متهم او را وادار میکنند به جای امضا از اثر انگشت استفاده کند که در این مورد باید عرض کنم شما میتوانید بعدا بگوئید انگشتتان را به زور پای برگه زده اند اما امضای اصلی خودتان را کمی مشکل است که انکار کنید چون اصولا امضای اصلی را نمیتوان از کسی به زور گرفت چون اگر زوری در کار باشد باز هم امضا کننده میتواند تغییراتی در امضا بدهد که نشان دهنده آ« است که این امضا را یا خودش نکرده و یا به زور از او امضا گرفته شده است اما در کل شما هر اعترافی در با زجویی کرده باشید در دادگاه میتوانید انکار کنید.

برای کاوه (سمندر ) پاسخی بگذارید لغو پاسخ