نکته در مورد نوشتار: اینجانب امید دانا به مدت 4 ماه پناهجو بوده ام و پناهجویان با شرف زیادی را تا کنون در خارج از ایران دیده ام و هدف از نوشتن این مقاله زیر پرسش بردن تمام پناهجویان نیست اما چه باید کرد که شوربختانه منظور این نوشتار پناهجویان بسیاری را در بر میگیرد و اگر پناهجویی از دست این نوشته دلگیر شدند، بایستی به عملکرد خویش نگاه کنند و یادشان نرود نویسنده این مطلب خودش مدتی پناهجو بوده است اما دلیل نمیشود کتمان حقیقت کرد.
نام بعضی از افراد به دلیل اینکه بسیار انسانهای حقیری میباشند، تنها به آوردن حروف اول نام کوچک و خانوادگی آنان اکتفا میشود.
پیش از خروجم از ایران همواره می اندیشیدم ایرانیان خارج از کشور حتما مشکل سیاسی داشته اند که غم غربت را به جان خریده اند، اما از روزی که وارد خارج از ایران شدم، مشاهداتی را از نزدیک دیدم که هر روز افسرده تر و غمگین تر شدم.
شوربختانه دیدم که بخش قابل توجه ای از ایرانیان خارج از کشور که در تظاهرات های ضد رژیم اسلامی شرکت میکنند، در مورد مسائل سیاسی دست راست و چپ شان را بلد نیستند و حتا معنی ساده ترین واژگان سیاسی به مانند، (سکولاریسم) را بلد نیستند.
آری زمانی که وارد تظاهراتهای داخل استکهلم موسوم به مادران پارک لاله شدم و دیدم پناهجویان عکس دوستان و همبندیان سابق من را در دست دارند بسیار خشنود شدم و زمانی که با آنان وارد گفتگو شدم دیدم هیچ کدام از این پناهجویان این زندانیان سیاسی را نمیشناسند و بعضی از این پناهجویان با مسخره بازی میگویند (چه میدانیم اینان کی هستند ما آمدیم اینجا چند عکس بگیریم تا برای کیس اقامتمان سند جمع کنیم) این حرفها برای من بسیار سنگین بود و در خلوت خودم زمانی که چهره معصوم آرش صادقی ها، مجید توکلی ها، حسن سی سختی ها، امیر رضا عارفی ها، را یادم می آمد خشم تمام وجودم را در بر میگرفت، زمانی که میدیدم عده ای انسانهای از همه جا بی خبر که ایران و زندانیان سیاسی کشورم برایشان پشیزی ارزش ندارند اما برای گرفتن اقامتشان بدین راحتی از نام زندانیان سیاسی و باورهای میهنی ما سواستفاده میکنند، اشک از چشمانم سرازیر می شد.
صحنه هایی از پناهجویان داخل استکهلم دیدم که قادر به زبان آوردن آن نیستم، روزی در فیس بوک دختر یکی از فعالین معروف سیاسی در ایران که به تازگی وارد استکهلم شده بود من را اد کرد، بسیار خشنود شدم و از ایشان شماره تماسش را خواستم و با ایشان تماس حاصل کردم، ایشان در گفتگوهایشان از باورهای ملی میهنی و به ویژه گرایش خود و پدر بزرگوارشان به نهاد پادشاهی خبر داد، و قرار شد همدیگر را ببینیم اما پس از مدتی دیدم ایشان به جای تماس با من یار قار کمونیستها شده است و به تازگی با خانوم مینا احدی عکس یادگاری می اندازد، بسیار غمگین شدم و با خودم گفتم براستی گرفتن اقامت به چه قیمتی !!!
همان زمان تصمیم گرفتم خودم را وارد بازی پناهجویان نکنم و به مبازات سیاسی خویش به صورت جدی بپردازم بنابراین به تشکیل یک گروه سیاسی که نمایندگی از باورهای سیاسی من داشت اقدام کردم، و توانستم سازمان رستاخیز نوین ایران را پایه گذاری کنم، اما از روز تاسیس سازمان رستاخیز نوین ایران شوربختانه سیل پناهجویان به سوی ما روانه شدند که اکثرشان تنها برای گرفتن اقامت خود را عاشق سینه چاک خاندان پهلوی قلمداد میکردند.
این پناهجویان که تنها به لوس کردن مبارزات سیاسی به سود جمهوری اسلامی یاری میرسانند، برای گرفتن اقامت دست به هر کاری میزنند، در آن واحد به تمامی تظاهراتها با هر گرایش سیاسی می رفتند و و تنها دغدغه اینان گرفتن عکس بود تا به اداره مهاجرت به عنوان کیس سیاسی خود تحویل دهند، اکثرشان مسیحی میشوند، و برای گرفتن اقامت حاضرند چهره فعالین سیاسی حقیقی را به شرط گرفتن اقامت خراب بکنند.
چند نمونه بارز از رفتار این قشر از پناهجویان را که باعث بی آبرویی ما فعالین سیاسی میشوند و بازتاب فعالیتهایشان کاملا به سود جمهوری اسلامی میباشد و باعث دلسردی و بی اعتمادی مردم ایران شده اند را در زیر می آورم تا خود قضاوت کنید.
پس از اینکه مسائل غیر اخلاقی، سازمان رستاخیز نوین ایران را تا گلوگاه به باتلاق دروغ و ریا فرو برد، تصمیم گرفتم با اعضای با ریشه سازمان یک استعفا دسته جمعی بدهیم تا با اینکار ما عملا سازمان منحل شود تا دست ریاکاران از فضای سیاسی کوتاه شود و دوباره اما با تجربه کافی کاری تازه را آغاز کنیم، اما از همان لحظه شخصی به نام فرشاد ورهرام که از وضعیت مالی خوبی برخوردار است، به چند پناهجو اخراجی خط داد که به تخریب من بپردازند، هر روز یک کلیپ ویدیو و یا یک نوشته با عکسهای گوناگون از من منتشر شد، نخست اندیشه کردم بحث انتقام گیری است، اما زمانی که دیدم سایتهای بازجویان وزارت اطلاعات به مانند بولتون نیوز و حامیان ولایت، دیده بان و …. نوشتارهای این چند پناهجو اخراجی را بسیار بازتاب میدهند مشکوک شدم و در پایان این نوشتار لینکها را قرار میدهم و قضاوت را به شما مبارزین فهیم می سپارم.
دو تن از این پناهجویان که هر دو دارای مشکلات اخلاقی عدیده ای میباشند به نام های ش ز و م م که بنا بر شهادت تمامی ساکنین ایرانی استکهلم که اینان را میشناسند تنها به دنبال اقامت دائم بوده و برای این منظور حتا اگر پایش برسد با جمهوری اسلامی همکاری میکنند دست به تخریب من زده اند و جالب اینجاست که جمهوری اسلامی نام اصلی اینان را با حروف درشت منتشر میکند.
تنها چند نکته در مورد این دو پناهجو عرض کنم که خود قضاوت کنید اینان چه کسانی هستند که مبارزات سیاسی ما فعالین را لوس کرده اند.
خانوم ش ش شخصی است که از تابستان ایشان را میشناسم فارغ از اینکه همسرش را در ایران رها کرده و در اینجا زندگی یک دختر دیگر را در ایران نابود کرده است و با همسر اون دختر بخت برگشته در استکهلم روابط به ظاهر عاشقانه برقرار کرده، در تظاهراتهای تابستان به هیچ روی شرکت نمیکرد و زمانی که دلیلش را از ایشان پرسیدم ، با وقاحت گفتند، ( در تظاهرات ها شرکت نمیکنم زیرا قصد دارم بعد از گرفتن اقامتم به ایران رفت و آمد داشته باشم) این ادعا به قدری آشکار است که نه تنها اطرافیان این خانوم بلکه خود این شخص معلوم الحال نیز قادر به انکارش نمیباشد.
اما نکته جالب این خانوم که بعدا حاضر شدند به فعالیت سیاسی روی بیاورند اظهارات شگفت آور ایشان بودند که در جمعی چند تنه به شخص من اظهار کردند تا همین چند ماه قبل که من را ببینند نمیدانستند شاه پسری دارد و حالا بسیار جالب است ایشان از نهاد پادشاهی سخن میگوید!!!
و نکته دیگری از خانوم ش ش مسیحی شدن ایشان میباشد اما به تازگی به خاطر شخص فرشاد ورهرام در فیس بوک شخصی خودشان مطالب مربوط به دین زرتشت را قرار میدهند، به هر حال از نظر این اشخاص فرومایه برای رسیدن به اقامت دائم سوئد بایستی تمام راهای موجود را امتحان کرد.
و اما در مورد دوست پسر ایشان به نام م م البته ایشان نام خودشان را در همه جا ( د ) گفته اند، از این شخصیت ( شما بخوانید بی نهایت بی شخصیت) نکات زیادی وجود دارد، این فرد که پیشتر یک مسلمان بسیار تند رو بوده به یکباره به گفته خودش نور عیسی مسیح در دلش طلوع میکند، (البته همانگونه که همه در جریان هستند بیشتر ایرانیان برای گرفتن اقامت مسیر مسیحی شدن را طی میکنند و پس از اقامت دیگر پایشان را در کلیسا نمیگذارند) به فیلم مشمئز کننده لحظه مسیحی شدن این فرد با دقت توجه بفرمایید:
فیلم به قدری گویا شخصیت این فرد است که نیازی نمیبینم ویدیو بالا را تفسیر کنم، تنها ویدیو بالا به تاسف یک انسان منجر میشود.
روزی این فرد میخواست فردی را جلوی من خراب کند و یک فیلم زننده ای را جلوی دوست دختر فعلیشان به من نشان دادند (البته به غیر از ما سه تن اشخاص دیگری حضور داشتند) در فیلم باورم نمیشد که ایشان سه مرد را در چادری که شبها بابت نداشتن خانه تا صبح سر میکرد تشویق میکند تا با یکدیگر جماع کنند و از این صحنه زننده با جزئیات کامل فیلمبرداری میکند، همان لحظه حالم بدجوری بد شد و تنها از این شخص بیمار با قاطعیت خواستم فیلم را از گوشی موبایلش پاک کند.
اما بعدها رفتارهای زیاد از این فرد دیدم که در آخرین موردش به دستور شخصی به نام فرشاد ورهرام با من تماس حاصل کرد و صدای من را ضبط کرده و در ویدیوهای مختلفی با دگرگون کردن تیتر که هیچ ربطی به متن گفتگو ندارد تلاش در تخریب اینجانب را داشته است.
ناتوانی این اشخاص در امور سیاسی به قدری ناچیز است که کلیه فعالیتهای سه ما اخیریشان ختم میشود به نوشتارها و کلیپ ویدیوهایی که تماما مربوط به شخص من میباشد و از این راه میخواهند برای خودشان نامی دست و پا کنند، که بدا به حال کسانی که نام خودشان را میخواهند به این ترتیب مطرح کنند.
اما براستی این حملات که از سوی این پناهجویان به من شده است تنها بابت دستورهای فرشاد ورهرام است؟
یا این تخریبهای کودکانه به دستور جمهوری اسلامی میباشد؟
اما به نظر من هیچکدام از دو مورد بالا دلیل اصلی نمی باشد، البته صدرصد هر دو دلیل بالا درصدی از انگیزه اینان را تامین میکند اما شوند اصلی این برخوردها و تخریبها برای گرفتن اقامت است.
این دو یا خیلی های دیگر مانند این دو که عمر سیاسیشان به چند ماه هم نمیرسد و اگر هم اکنون از ایشان 4 پرسش بسیار ساده سیاسی بپرسیم درمانده خواهند شد، و تا همین چند صباح پیش نام شاهزاده رضا پهلوی را محمد رضا پهلوی مینامیدند، به قصد مطرح کردن خودشان راه و روش قابل توجه ای را پیدا کرده اند و آن تخریب فعالین سیاسی است.
همانگونه که نیک میدانید از روزی که پایم را به خارج از کشور گذاشته ام بارهای جمهوری اسلامی در مورد بیشتر فعالیتها و نوشتارهای من دست به لجن پراکنی زده است و تا کنون بیش از ده ها مقاله علیه شخص من منتشر نموده است، اما اینان از آنجایی که کار سیاسی بلد نیستند و هیچ اهمیتی برای جمهوری اسلامی ندارند برای مطرح شدن خودشان در فضای مجازی دست به تخریب من میزنند تا شاید بدین گونه جلب توجه کنند و بتوانند مطالب منتشر شده در مورد خودشان را به اداره مهاجرت داده و بدین گونه اقامت خودشان را دریافت کنند.
اما حماقت سایتهای جمهوری اسلامی تا بدین جا میرسد که برای تخریب شخص من همواره کسانی که به ظاهر به دشمنی من میپردازند را بزرگ میکند یک روز علیرضا نوریزاده را در برابر من دکتر و فعال سیاسی کهنه کار مینامد، و حالا این دو سه تن ارازل اوباش را فعال سیاسی مینامد و برای اینان نوشابه باز کرده و آنها را مسئول سازمانی که دیگر وجود ندارد مینامد.
نکته بسیار ظریف ماجرا در اینجا نهفته است تا زمانی که من مسئول سازمان رستاخیز نوین ایران بودم سایتهای جمهوری اسلامی از ما به عنوان یک گروه پنج تنه و پادو انجمن پادشاهی نام میبرند و حالا پس از خروج من از سازمان و به دنبال آن انحلال سازمان به یکباره برای تخریب من نام این دو تن را با حروف درشت نوشته و اینان را مسئول سازمان مینامد!!!
براستی انسان خردمند میماند چه بگوید !
هدف از نوشتن این مطلب نه برای تخریب این دو پناهجو و نه برای تخریب شخصی بیمار (فرشاد ورهرام) که بابت داشتن تومور مغزی احتمالا نمیداند چه میکند و حاضر شده است که با این دون پایه ها دست به تخریب منی بزند که برای ایشان اعتبار سیاسی خریدم، هدف از نوشتن این نوشتار هشداری به فعالین سیاسی با ریشه ای است که از تجربه من حقیر استفاده کنند و نگذارند بدین راحتی عده ای انسانهای بی ریشه که هیچ تولید جز از خودشان ندارند و برای گرفتن اقامت در بعضی از مواقع به فروختن تن همسرشان اقدام میکنند، بتوانند خودشان را مطرح کنند.
در آخر متذکر میشوم، تمامی اتفاقات سازمان رستاخیز نوین ایران و مسئولیت این اشخاص بی ریشه که از سوی من الفبای فعالیت مجازی را فرا گرفته اند بر گردن خویش میدانم و خود را بابت بی تجربه بودنم در مورد ایرانیان خارج از کشور گناهگار میپندارم زیرا باعث شدم از وجود من و حاشیه رسانه ای پیرامون من عده ای بی وطن و سودجو سواستفاده کنند، اما بسیار خرسندم هر روز که میگذرد افراد بیشتری پی به ماهیت این افراد برده و اینان را به حال خویش رها کرده، امید دارم روزی برسد که ما ایرانیان آن چیزی که میگویم باشیم .
پاینده ایران تنهای ما
نگارنده: امید دانا
مطالبی که سایتهای جمهوری اسلامی از لجن پراکنی فرشاد ورهرام سود جسته و بر علیه من منتشر نموده است، البته هدف این افراد با حمله به من همین میباشد که سایتهای جمهوری اسلامی مطالبشان را منعکس کنند تا بتوانند بدین ترتیب کیس پناهندگی خویش را نیرومند سازند و در آخر به احتمال قوی پس از چند سال دربدری اینان در اروپا با همین نوشتارهای جمهوری اسلامی موفق به اخذ اقامت میشوند.
نوجوان نادان سلطنت طلب گاف اساسی داد!+تصویر
پشت پرده اختلاف سلطنت طلبان در استکهلم
در میان ضدانقلاب باشی این همه تنها+ تصویر
آبروریزی امید دانا در سازمان رستاخیز نوین+اسناد
رسوایی اخلاقی سلطنت طلبها در سایت صهیونیستی بالاترین+سند
وقتی یاران ربع پهلوی از پشت به او خنجر میزنند + فیلم
جنگ بیانیه ها در بین عناصر ضد انقلاب به آبروریزی منجر شد + سند
faje `e yani hamini ke gofti dana… tanazzole shakhsiyate irani, motasefam
درود بر شما جناب دانا به نکته بسیار مهمی اشاره کرده اید شوربختانه همینطور است که شما می فرمایید عده ای از این پناهجویان به مانند این آقا که فیلمش را گذاشتید تنها برای گرفتن اقامت فعالیت سیاسی میکننند
درود بر شما
من پناهنده نیستم و چند سال پیش از طریق تخصصم اقامت دایم و در پی آن شهروندی کشوری که ادرونش هستم رو گرفتم پس مطمین باشید که دنبال کیس پناهندگی و اقامت نیستم.
دیدگاه های سیاسی و میهنی شما رو با دیدگاه خودم هم سو می بینم. اما فیزیکی خیلی از هم دور هستیم. باری, مایل هستم به گروه شما بپیوندم. چگونه؟ لطفا راهنمایی کنید.
درود بر شما دوست گرامی
سپاس از مهرتان شما میتوانید برای عضویت با سازمان میهن سالاری در بخش عضویت سایت سازمان فرم را پر کنید آدرس سایت سازمان میهن سالاری http://mihansalari.com/
اما اگر با شخص من میخواهید در ارتباط باشید با فیس بوک من تماس بگیرید
من اتفاقی به این سایت اومدم. من هم با همین دید به آلمان اومدم. ولی از وقتی که پامو اینجا گذاشتم تمام معادلاتم غلط از آب در امد. زندگی تو کمپ رو اصلن برای خودم بزرگ نکرده بودم چون همیشه فکر می کردم که من که با دانشجوهای مثل خودم و فعالین سیاسی و کسایی که سرشون تو مطالعه و کتابه که مشکلی پبدا نمی کنم. ولی متاسفانه با سیلی از افراد بی سواد و دائم مست و هواس باز که فقط برای پول مفت و هوس بازی وارد آلمان شدن مواجه شدن.. افرادی که خود مسبب حکومت جمهوری اسلامی هستند و من از آنها فرار کردهام که دراینجا آرامشی بگیرم و اینجا را نیز اشباع کردند. و متاسفانه اکثریت پناهجویان رو شامل میشن. این باعث شده که من برای همیشه از کار سیاسی کناره گیری کنم چون واقعا آب در هاونگ کوبیدنه و باید از سطح سیاسی به سطح اجتماعی برویم و تازه شعورو فرهنگ را به این افراد ترویج دهیم که شاید کمتر نام ایران و ایرانی را به لجن بکشند.
man in matlab ra khondam az in matlab khandam gerft.in matlan kheli khale zanaki bod wa neshan az bimar bodan newisande dare. ta yek adam siasi.kasike karesh lolidan to zendegimardom wa dekhalat togerayesh wa karhay rozmaremardom dare.
غم این خفته چند خواب در چشم ترم می شکند
تو خودت هم كم از اونا ندارى.اگه طرفدار شاه هستى بگم كه هيچ فرقي با اسلاميون افراطى ندارى.تو براى ازادى ايران نرفتى تو بند بلكه براى شاهى رفتى. توقع دارى مردم پاتو ببوسن؟
غم این خفته چند/خواب در چشم ترم می شکند/نگران با من استاده سحر/صبح می خواهد از من/کز مبارک دم او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر/در جگر لیکن خواری از ره این سفرم می شکند/……/دستها می سایم تا دری بگشایم/بر عبث می پایم که به در کس اید/
می تراود مهتاب/می درخشد شبتاب/مانده پای آبله از راه دراز/بر در دهکده مردی تنها/کوله بارش بر دوش/دست او بر در/با خود می گوید….غم این خفته چند/خواب در چشم ترم می شکند
yani baziha az to ham badtar film bazi mikonan? kheili shoorbakhtiyeh ke injoori akhe
امید گرامی سپاس و قدردانی این پیرزخم خورده ازشاه و شیخ را به جهت تلاشها واحساس مسئولیتت درراستای رهایی وطنمان ازاشغال تازیزادگان پذیرا باش.هموطن گرامی اززمان فرود اوردن امام کذابان ازکره ماه برپهنه خاک ایرانزمین ایا کسی را میتوانید معرفی کنید که به نوعی از داس و درفش و چنگالهای نایبان امامان دروغین و باندهای جنایتکارتحت امرشان درامان بوده باشد.عزیزم این تنها من و شما نبوده ایم که رنج و شکنجد و درد زندان حکومت عجیبالخقله ولایت فقیه را تحمل کرده ایم بلکه همانگونه که اگاهید هزاران ستاره درخشان درورای دیوارهای بلند زندانهای مخوف ملایان برخاک فتادند و غمشان بردل مادران و خواهران و همسران و پدران و برادران همچنان سنگینی میکند که البته این رسم مبارزه است اما درمورد پناهجویان بازهم شما بعنوان یک انسان دردکشیده باید انراازمنظردیگرنگاه کنید چراکه هرانسانی علائق و ارزوهایش و انتظاراتش اززندگی به نوعی که درمسیر بارورشدنش اموخته پدیدار میشود پس همین هموطنان ما هم گریخته از جهنم ملایان به اندازه کنجایش تفکرات خود به زندگی مینگرند و افرادی چون شما نباید برانها خرده بگیرید چون اصل شکست انقلاب ما برمیگردد به نرسیدن اگاهی توده ها به حداکثرلازم بوده که باعث شده بی ارزشی جای ارزشها را بگیرد اکنون وظیفه من و شما و تمامی مدعیان واقعی مبارزه و اگاهی این است که جذب کنید نه دفع و درجهت اتحاد و همدلی گام برداریم چون ایران فردا متعلق به همه ایرانیان است که برای ابادانی ان نیازبه همیاری و همدلی داریم.من ازشما تقاضا دارم باهرتفکری که برایش مبارزه میکنید خودرا درگیر اینگونه شرایط و جوبدبینی نکنید ضمن اینکه من میدانم عده ای هموطنانمان هنوزبه ان بلوغ فکری درجهت شناخت مبارزه سیاسی نرسیده اند که امیدوارم روزی خودرا با شرایط منطقی ان وقف بدهند.پیروز و متحد باشید.عسگری فعال کارگری درتبعید.
be onvane ye shahrvand irani kemontaghede ozaye kononiam motaghedam bargasht be dorane padeshahi dorost mesle in mimoone ke adam edea kone man modafeye diktatorie yenafaram . akhe shah yani chi age shah bekhaim ke yeki too iran darim mage che farghi mikone . Akhe in che ideologie maskhareie ke shoma darin az chale daraim be chah boftim .lol
ba salam ba nazar shoma kamelan movafegham……moteasfanae hamin tore
omid I gonna be fucking your wife in her tight ass
امید جان
نوشته هاتو دوست دارم ! تنها کسی هستی که واقعیات رو بدون توجه و ملاحضام مینویسی !
من با پادشاهی مشکل دارم ولی خود شخصیت امید رو دوست دارم هم حبسی قدیمی !
سپاس از مهرت گرامی
jomhouri,ye- -federal- -tanha- -rahe- -nejate- -iran- -moris1315@gmail.com– -fr.germany- –