پیش بینی رخدادهای سال 92 نباید چندان پیچیده باشد! احمدی نژاد با توسل به انواع روشها و ترفندهای سیاسی و غیر اخلاقی توانست دوران ریاست جمهوری خود را از سال 88 تا 92 به پیش ببرد. حمایت قاطعانه خامنه ایی از احمدی نژاد ؛ حداقل در دو سال گذشته ؛ صرفا به دلیل دهن کجی به جنبش سبز و بویژه کروبی صورت گرفت زیرا او پیش بینی کرده بود که احمدی نژاد نخواهد توانست دوران ریاست جمهوری خود را بصورت طبیعی به پایان برساند!
سال 91 را می توان بدترین سال حکومت اسلامی حداقل در 20 سال گذشته دانست. علاوه بر مشکلات اقتصادی بسیار ، بحرانهای سیاسی فراوانی نیز در داخل کشور گریبان خامنه ایی و حکومت اسلامی را گرفت که مردم ، تنها در جریان بخش بسیار کوچکی از آن قرار گرفتند! از آنجا که خامنه ایی مدام از یک دشمن فرضی سخن می گوید که می خواهد نظام اسلامی را نابود کند ، در جریان اختلافات پیش آمده بین سران حکومت نیز ، منشاء این اختلافات باز به همان دشمن فرضی میرسید که تریبونهای تحت حاکمیت رهبری با تعابیر جریان انحرافی و … به تشریح آن می پرداختند و حتی در مواقعی مستقیم و غیر مستقیم ، احمدی نژاد ، رفسنجانی ، خاتمی و … را عوامل دشمن می نامیدند!
رخدادهای سال 92 را می توان در غالب 3 بخش اصلی مورد بررسی قرار داد:
1- انتخابات ریاست جمهوری
2- پرونده هسته ایی
3- مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم ها
شرایط ویژه کشور به گونه ایی است که هر سه موضوع ذکر شده در وابستگی کامل با سایر موضوعات است و هر تغییر و تحولی در روند این موضوعات می تواند سایر موارد را بکلی تحت تاثیر قرار دهد.
شاید برجسته ترین اتفاق سال 92 را بتوان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری دانست. انتخاباتی که در آن خامنه ایی و یارانش بشدت در تلاش هستند که بتوانند آخرین سنگر باقیمانده در خارج از حلقه ولایت مطلقه را نیز به تصرف خود در آورند! امروز بر همگان روشن شده است که دیگر نظریات احمدی نژاد به نظریات خامنه ایی نزدیکتر نیست و او دشمن شماره یک خامنه ایی محسوب می شود که تمامی حکومت اسلامی را به چالش کشیده و بیش از پیش آبروی نداشته رژیم را با گفته ها و کرده های خود می برد! اما مشکل اصلی خامنه ایی اینجاست که احمدی نژاد برگزار کننده انتخابات است و اوست که می تواند همانند سال 88 هر کسی را که می پسندد از صندوق خارج کند! احمدی نژاد می تواند به راحتی انتخابات را باطل کرده و حتی از برگزاری آن جلوگیری کند! او به اندازه کافی مدارک و مستندات از فساد خامنه ایی و مریدان او دارد که می تواند در زمانها مقتضی برای تحت فشار گذاشتن مقام ولایت از آن استفاده کند! به هر حال چه احمدی نژاد به خواسته های خود در انتخابات ریاست جمهوری برسد و یا خامنه ایی برنده آن شود ، بازنده اصلی حکومت اسلامی خواهد بود زیرا بسیاری از مفاسد پشت پرده در طی دوران تبلیغات و بعد از آن افشاء خواهد شد!
پرونده هسته ایی که اینک ده سال از شروع آن می گذرد به بازی موش و گربه رژیم تبدیل شده است و قدرتهای جهانی هم تمایل بیشتری به نرمش در مقابل رژیم از خود نشان می دهند و با دادن امتیازات متعدد سعی در مهار پروژه هسته ایی حکومت اسلامی دارند زیرا به درستی دریافته اند که تحریم ها نه تنها مانعی بر سر راه این پروژه نیست بلکه راهی است که ایران را نیز همانند کره شمالی به سمت تسلیحات هسته ایی متمایل خواهد کرد.
احمدی نژاد زیر بار هیچ توافقی نخواهد رفت و توافقی هم اگر شکل بگیرید قطعا حکومت اسلامی در پس پرده آن را نقض خواهد کرد. آرزوی احمدی نژاد وارد کردن ایران به یک جنگ فرسایشی با اسراییل و آمریکاست زیرا با این بهانه می تواند مدتهای مدیدی در قدرت باقیمانده و به بهانه شرایط جنگی از برگزاری انتخابات شانه خالی کند!
مهمترین چالش نظام اسلامی در سال آینده را می توان مشکلات اقتصادی و افزایش تورم دانست. کاهش ارزش پول ملی ، افزایش قیمت دلار ، اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها و مدیریت فاسد اقتصادی ، همگی عواملی هستند که علاوه بر گسترش فقر و فساد می تواند زمینه ساز آشوبهای اجتماعی در کشور گردند. تنها زندگی در سایه اولیاء الهی !! برای مردم گرسنه و بیکار و درگیر در انواع فساد های اجتماعی نمی تواند امتیاز محسوب شود! بنابر این حکومت درصدد است با تامین حداقل معاش برای فقرا و بازگرداندن سیستم کوپنی به کشور مانع از هر گونه شورش و طغیان اجتماعی شود و از هم اینک این گونه حرکتها را با انتخابات ریاست جمهوری گره زده و بروز چنین احتمالی را به دشمنان فرضی نسبت می دهد که بتواند در صورت مواجهه ، با شدت نسبت به سرکوب آنها اقدام کند!
در هر صورت اگر خامنه ایی بتواند به گونه ایی معجزه آسا از بحرانهای سال آینده جان سالم به در برد ، می تواند نسبت به ادامه حکومت خود برای سالهای بیشتر امیدوار باشد و در غیر این صورت سال 92 را می توان سال فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی دانست.
نگارنده: شاهین شعبانی
پایان بحران که دور از عقل بنظر میرسد. این فاضلاب جمهوری اسلامی اگر از همین امروز آدم شود که امکان پذیر نیست، نمیتواند هیچگونه گره گشایی برای این بحران غیر قابل درمان پیدا کند چون در عصاره وجودش هیچ نوع خرد و اراده ای وجود ندارد. درود به روان پاک پدر ایران نوین که به مبارزه با جهل و بدبختی این امت اسلام زده مفلوک پرداخت و کوشید تا از این عقب مانده ها ملت بسازد. شوربختانه با شورش 57 دروازه جهنم اسلامی باز شد و این دیوان پلیدی تمام کوششهای ابرمرد تاریخ ایران را خنثی کردند ولی از طرفی دیگر چون این امت گدا گشنه با خودش هم سر جهاد دارد و به جهت اختلافات بر سر اراجیف دینی مشغول جنگ و دعواست ، امید است که با نزدیک شدن خیمه شب بازی انتخابات اشرار و دزدان سر گردنه اختلافات شان شدت بگیرد و تا پای مرگ بجان هم بیفتند. یادم میآید که چندماه قبل از این هرج و مرج 57 برای کاری در مورد ثبت نام سال اول دانشگاه میباست به تقاطع خیابان شاه و خیابان پهلوی که به سه راه شاه معروف بود میرفتم ( قدیمها خیابان پهلوی به سوی شمال به خیابان شاه ختم میشد و به این دلیل به سه راه شاه معروف بود) بعد از مدتی تاکسی پیدا کردم و داد زدم سه راه شاه. راننده بیخبر از دنیا با لبخندی گفت : شاه یک راه بیشتر ندارد و باید برود. خب مبارک باشد. حالااینها هم راهی بجز رفتن ندارند. شاهد رفتن اوبودیم که بدبختی آمد، شاهد نابودی اینها بدست خوشان خواهیم بود که خوشبختی بیاید. به خشنودی دادار اورمزد.