پیش از زود قضاوت کردن و حمله های ناروا به شخص من درست مطلب را بخوانید و کمی بی اندیشید.
همه ما باید آگاه باشیم فلسفه ایرانیت نه تنها با دمکراسی مغایرت ندارد، بلکه خود دمکراسی است، بنابراین دمکراسی بخش کوچکی است در دل میهن سالاری ایرانی و گزافه گویان تلاش دارند تنها با واژه دمکراسی ما را فریب دهند، اینان نمیگویند اگر در دمکراسی مورد نظرشان در فردای ایران عده ای خواستان تکیه ای از کشورمان را تجزیه کنند، میهن پرستان بایستی چه کنند؟؟
دیدگاه میهن سالاری تنها راه نجات کشوری به مانند ایران است.
امروز ما نیاز به یک حکومت فراگیر میهن سالار داریم،همه ما باید دیدگاه میهن سالاری را در کشور فراگیر کنیم زیرا ایران مهم است.
اساسا شعارهای پوچ مردم سالاری و برابری و برادری جریانات جمهوری و چپ را تجربه کرده ایم.
مردم سالاری جمهوری هیچگاه پاسخ نداده است،و هم چنان که جمهوری خواهان 34 سال است زمام امور را در دست گرفتند شاهد هستیم.
پس چرا برای این مردم سالاری، رئیس انتخاب می کنند؟ مگر نمیگویند حکومت مردم بر مردم، دگر چرا برای خودشان رئیس انتخاب میکنند،و شخصی که بهتر توانسته است لابی گری کند و رای مردم را با وعده های پوچ و بعضی مواقع با پخش سیب زمینی میتواند بخرد در صندلی ریاست جمهوری تکیه میزند.
پس نتیجه میگریم مردم سالاری، جمهوری خواهان شعاری بیش نیست و دوباره عده ای بر عده ای حکومت میکنند. آنهم عده ای که تاریخ نشان داده هیچ علاقه ای به این آب و خاک نداشتند.
از شعارهای فریبنده جریانات چپ هم بگذریم، که دائم فریاد میزنند، آزادی، برابری اما زیر پرچم شوروی، آری جریانات چپ ایرانی که هنوز به جایی نرسیده اند، با وقاحت فریاد میزنند خاک کشور هیچ ارزشی ندارد، و با بی شرمی پرچم شیروخورشید را در مراسم های خود استفاده نمی کنند، و اگر کسی بخواهد از پرچم شیروخورشید استفاده کند، جلوی شخص میهن پرست را میگریند.
حال کجای این رفتار ناشایست، آزدی، برابری است ؟؟؟
باید دست از این واژگان پوچ و توخالی برداشت.
امروز باید با همدیگر به مکتب میهن سالاری اندیشه کنیم. به قول استاد امید عطایی فر:
اگر داریوش شاه بزرگ هم میخواست به فکر مردم سالاری باشد در همان سال نخست پادشاهی اش تجزیه طلبانی مانند فرورتیش ایرانمان را از بین میبردند و به هزار تیکه تقسیم میکردند.
امروز باید به ایران اندیشید و خویشکاری هر میهن پرستی است با جدیت و حتا به صورت کاریزماتیک دیدگاه میهن سالاری را در جامعه تفهیم کند.
ایران تا کنون راحت به دست ما نرسیده که راحت از دست بدهیم، حتا اگر شده جانمان را تک تک از دست بدهیم ایران باید بماند، همه ما باید به فلسفه میهن سالاری بیشتر اندیشه کنیم، تمام ما جوانان امروز وظیفه داریم جنبش کتاب خوانی را راه بی اندازیم و از تاریخ کشورمان آگاه شویم، تا بتوانیم بر اساس میهن سالاری ایرانمان را بسازیم.
بنابراین ما نبایستی فریب آخوندهای کراواتی را بخوریم که در رسانه ها وابسته به دول غرب، بی نهایت صغرا، کبرا میچینند و در آخر اجازه میدهند، تجزیه ایران به رای گذاشته شود و در زیر پرچم الاهواز مینشینند.
آری امروز بر تک تک ما هست از یک مکتب پیروی کنیم و آن میهن سالاری است.
سخن را به پایان میرسانم، گرچه میدانم هم اکنون چماقداران دمکرات از اینجانب که بند بند وجودم به گواه نزدیکانم از دمکراسی موج میزند، یورش میبرند و هزار تا الفاط غیر دمکراتیک را بر من روانه میکنند، اما برای من ایران مهم است و در مکتب ایران آموخته ام دمکراسی جایگاه خودش را دارد اما دمکراسی همه چیز نمیباشد، حرف اول و آخر را میهن سالاری میزند.
ایران با وجود ما فرزندان آریایی هرگز نخواهد مرد
نگارنده: امید دانا
وب سایت امید دانا 
درود بر شما. كاملا صحيح و با شما هم عقيده. دموكراسي كه مدنظر جمهوريخواهان ميباشد، يعني نابودي كشور از طريق فدراليسم و در نهايت تجزيه ايران. اين روشنفكر نمايان ميگويند دموكراسي به هر قيمت.
يعني اينكه اگر عده اي بلند شدند براي تجزيه يك استان، بايد به حق آنان احترام گذاشت و آري گفت. در حاليكه اين نسخه مسخره دموكراسي تنها براي مشرق زمين و كشوري مثل ايران نوشته شده توسط آمريكا و غربي ها و هيچوقت كشورهاي بزرگ و آگاهي مثل اسپانيا و كانادا فريب اين بازي ها را نخورده اند. براي مثال در اسپانيا و كانادا كه دموكرات ميباشند، تجزيه طلبان را با مشت آهنين سركوب ميكنند و هيچ كسي حرفي نميزند ولي ميگويند در ايران اگر ميخواستند يك استان جدا شوند، اشكالي ندارد و بايد به آنان احترام گذاشت. اينم منطق فسيل هاي روشنفكرنماي تاريك انديش ما.
درود بر شما
پاینده و سرفراز باد ایران متحد فارغ از هرگونه فرعیات قومی ، زبانی و مذهبی ! هویت ایرانیان ، زیر یک پرچم واحد معنی پیدا میکند .
جانم فدای ایران و ایرانی
آقای امید دانا
من نمیدانم که این چه عادت زشتی است که اهالی استبداد از هر نوع ، بالاخص شما طرفداران استبداد شاهی دارید که دائم خود را نماینده ثابت و دائمی و غیر قابل تعویض قاطبه اهالی محترم میدانید و از قول آنها حرف میزنید و از طرف آنها بیانیه میدهید! چنان حرف میزنید، گویا رییس انتصابی کاخ جوانان آریامهری هستید و پست نمایندگی جوانان از طرف شخص شاه به شما تفویض شده، نماینده ای که مطابق روال معمول دوران آریامهری، موکلین یعنی جوانان حتی اندک آشنایی با وی ندارند. البته شما بهتر بود از طرف خود و معدود استبدادیون همفکر خود صحبت کرده و میگفتید که ما طرفداران ارتجاع و استبداد آریامهری دارای مکتب «میهن سالاری» هستیم! مکتبی که خود چند مقاله قبل آنرا مخالف با دموکراسی معرفی کرده اید! مکتبی که در طول پنجاه سال ارتجاع پهلوی امتحان خود را پس داده است! مکتبی که بحق باید نام آنرا خاک پرستی گذاشت تا با میهن دوستی دموکراتیک متمایز گردد! وگر نه شاهانی که به اشاره بیگانه منابع خود را به ثمن بخس در اختیار بیگانه میگذاشتند و بخشی از خاک کشور خود را از مام میهن جدا میکردند نه وطن پرستند و نه ایران دوست! بلکه مشتی فاشیست خاک پرستند که با پنهان شدن زیر لوای مکتبشان، سرکوب و ارتجاع را توجیه میکنند.
تا آنجا که به تاریخ ایران برمیگردد و به گواه قریب ١٥٠ سال مبارزه ملت ایران برای دموکراسی و آزادی، مکتب ملت ایران نه خاک پرستی آریامهری است و نه ولایت فقیه آخوندی! شما لطفا از طرف خودتان حرف بزنید!
«درود بر شما. کاملا صحیح و با شما هم عقیده. دموکراسی که مدنظر جمهوریخواهان میباشد، یعنی نابودی کشور از طریق فدرالیسم و در نهایت تجزیه ایران…..»
عجب! لابد گرگ زاده رضا قلدر هم بخاطر مخالفت با تجزیه ایران بود که بحرین و هیرمند را بدستور اربابانش از خاک ایران جدا کرد و در مجلس دست نشانده، بر این جدایی مهر تایید زد! اگر قرار باشد کسی را بخاطر تجزیه طلبی و نابودی و کشور از طریق جدایی بخش های مختلف ان به محاکمه کشید و مهر خیانت بر وی زد، به شما اطمینان میدهم که محمد رضا پهلوی اولین نفری است که باید به تاریخ جواب پس بدهد. سوال اینست که پس شما فریبکاران و سالوسان پهلوی طلب، که پشت تمامیت ارضی ایران خود را پنهان کرده اید تا دیکتاتوری و استبداد خود را توجیه نمایید، چرا به جای محکومیت محمد رضا پهلوی بابت تجزیه ایران، هنوز مثل خانم کوثری نامه های فدایت شوم برایش مینویسید و تعریف و تملقات مشمائز کننده نثارش میکنید!
دیگر زمان ملی گرایی به سر آمده. کیش ما انسان است نه میهن. هر که هر جا هست باید خوش زندگی کند و خود را در کشور خود بداند. هر جایی هم مساله جدایی فرق دارد. برای همین حرفها چه خقوقی از اقوام گوناگون پایمال نشده… من نظری راجع به جدایی قسمتی از ایران را ندارم ولی اگر می خواهید با ملی گرایی ما را تحریک کنید ول معطلید… دین هم همینطور.
آیا زمان این نیست که از میهن و اقتدار تعریفی بروز شده داشته باشیم؟ چرا که این طرز تفکر خود جنابعالی هم الان ممکن است نتیجه عکس دهد و برخی دیگر از هموطنان را برنجاند… آیا هرگز از حقوق دیگر اقوام صحبت کردید؟
جانمان را تک تک فدا کنیم؟؟!! این حرف خوراک حکومت های فاشیست و زد مردمیست… جانتان را برای حق مردم فدا کنید، مرز کشور ها تنها تعاریفی ساختگی هستند. اروپا دیگر مرزها را برداشته اند شما حالا یاد میهن پرستی افتاده اید.
من در اروپا زندگی میکنم و نزدیک 6 کشور اروپایی را دیده ام مزرها را برای عبور و مرور برداشتند اما اتفاقا شدیدا به میهنشان تعصب خاصی دارند
خواهش میکنم اندیشه های پوسیده شورشیان 57 را ببرید جای دیگر
بهزاد دوست عزیز
پیشنهاد می کنم حداقل روزی 5 دقیقه مطالعه بفرمایید و بعد نظر خود را در هر زمینه و هر جایی ابراز فرمایید. یعنی فقط یک نفر با استدلالی در حد یک قمری اهلی (یا کریم) میتواند اینگونه نظری مانند شما داشته باشد. یعنی شما نمی دانید که در صورت تجزیه ایران مردم به گدایی خواهند افتاد و از زندگی راحتی که شما دم از آن میزنید خبری نخواهد بود؟ کافی است تا کمی از راحتی خود را هزینه کرده و تاریخ خیلی نزدیک کشور هایی مانند یوگوسلاوی… روسیه و …. را بخوانید تا ببینید سرنوشت مردم گرسنه به کجا انجامیده است.
اگر الان تمام دنیا پر از فاحشه های روس و اوکراینی و … است ناشی از تفکر کوته فکرانی همچون شماست.
دوست عزیز مرز ها ساختگی نیستند… شما حاضرید تا کسی از مرز خانه شما داخل بیاید و به خواهر و مادر شما تجاوز کند؟ یا تا پای جان از این مرز دفاع می کنید؟
اروپا را چقدر دیده اید؟ با مردمش چقدر مراوده داشته اید؟ یا اطلاعاتتان در حد چند کانال ماهواره ای است که همگی در خدمت جمهوری اسلامی هستند تا ذهن مردم را مملو از اطلاعات نادرست کنند؟
بیشتر بدان برادر من…. بیشتر بخوان
ما فرزندان مام میهن نخواهیم گذاشت تا این مادر مورد تجاوز قرار گیرد و بر خلاف نظر شما برای وطنمان جان میدهیم جان.
ما برای حفاظت از مام میهن نیاز به تحریک ترسویان نداریم.