روز چهارشنبه خبرهای متعددی بر روی خروجی خبرگزاریها قرار گرفت. اول گفتند: نیروی هوایی اسرائیل منطقهای را در مرز مشترک لبنان و سوریه هدف قرار داده که از سوی حزب الله لبنان برای انتقال سلاح از دمشق به داخل لبنان استفاده میشود.
پس از آن اعلام شد که یک کاروان نظامی حامل سلاح برای حزب الله لبنان در جاده دمشق – بیروت هدف قرار گرفته و حتی برخی گمانه زنیها حاکی از آن بود که این کاروان حامل موشکهای میان برد ضد هوایی سام ۱۷ روسی است که برای حزب الله لبنان فرستاده شده است. گزارشهای ارتش لبنان مبنی بر تحرکات فشرده غیرعادی هواپیماهای اف ۱۶ اسرائیل بر فراز لبنان این گمانه زنیها را تشدید کرد تا آنکه فرمانده ارتش و نیروهای مسلح بشار اسد اعلام کرد: ک
ه نیروی هوایی اسرائیل به یکی از مراکز تحقیقاتی ارتش سوریه در منطقه «جمرایا» در شمال شرق دمشق حمله و این مرکز را با شش فروند موشک هوا به زمین بمباران و ویران کرده که طی این حمله ۲ نفر کشته شدهاند.
وقوع چنین حملهای در روابط سوریه و اسرائیل تازگی نداشت و پیشتر نیز در سال ۲۰۰۷ تاسیسات هستهای سوریه واقع در «دیرالزور» بوسیله جنگندههای اسرائیلی مورد هدف قرار گرفته بود. اما چیزی که در حمله اخیر باعث پیچیدگی هرچه بیشتر مناسبات منطقهای و بحران سوریه میشود این است که سوریه در شرایط یک انقلاب و قیام مسلحانه تودهای بسر میبرد و مقامات دولتی سوریه سعی نمودند از این حمله نهایت استفاده را برده و اسرائیل را متحد و پشتیبان انقلابیون سوری نشان دهند، به امید اینکه این تبلیغات با توجه به احساسات ضد اسرائیلی حاکم بر منطقه، در اقبال عمومی مردم سوریه به ارتش آزاد تاثیر گذاشته و روند پیشروی انقلابیون را کُند کنَد.
پس از دوسال نبرد خونین در سوریه حقیقت این است که بشار اسد در آستانه سرنگونی قرار گرفته. آنچه تا امروز بشار اسد را در قدرت حفظ کرد نه تواناییهای فردی و نظامی و نه پشتیبانی ایران و روسیه، بلکه توانایی وی در این مسئله بود که انقلابیون سوری را مرتجعین و بنیاد گراهای سلفی به جهان غالب نماید.
بشار اسد با پررنگ کردن نقش بنیادگرایی اسلامی در بین انقلابیون، افکار عمومی و همچنین دولتمردان جهان را فریب داد تا آنطور که باید از انقلابیون حمایت نکنند.
غرب علی الخصوص آمریکا از ترس اینکه سوریه هیچگاه به ثبات نرسد و مانند افغانستانِ پیش از حمله نظامی به مأمن تروریستهای سلفی و القاعده تبدیل شود، همیشه با احتیاط کامل در قبال بهار سوریه موضع میگرفت، مضاف بر اینکه سوریه همسایه کشور اسرائیل بوده و وجود چنین پایگاه تروریستی در جوار اسرائیل برای غرب غیر قابل تحمل بود.
غرب و اسرائیل از این وحشت داشتند که سوریه همانند تونس، لیبی و مصر نبوده و هیچگاه به ثبات مورد نظر نرسد و سلاحهای شیمیایی بشار اسد بدست انقلابیون سوری و یا حزب الله لبنان بیافتد. بنا براین باید حرفها و شعارهای سیاسی سردمداران غرب و اسرائیل را نادیده گرفت و پذیرفت که وجود بشار اسد ضعیف شده بر اثر جنگ داخلی تنها گزینه برای حفظ منافع ایشان در منطقه بشمار میآید از این روست که غرب هیچگاه به روسیه و ایران فشار کافی را وارد نکرد تا دست از حمایت بی چون چرا از اسد بردارند. زیرا بشار اسد طی ۳ دهه گذشته ثابت کرده بهترین حافظ امنیت در مرزهای شرقی کشور اسرائیل به شمار میرود و در مورد بازپس گیری تپههای جولان نیز کوچکترین اقدام عملی از خود نشان نمیدهد.
همه این عوامل دست در دست هم دادند تا انقلاب سوریه بیش از دو سال به درازا بکشد و اکنون حمله جنگندههای اسرائیلی به خاک سوریه و بمباران هدفی که همه میدانند پایگاه شیمیایی بشار اسد محسوب میشده، نشان از قطع امید کامل غرب و اسرائیل نسبت به بقای بشار اسد و آمادگی واقعی برای پذیرش دولت انقلابی در جامعه جهانی میدهد و نوید بخش این مطلب است که اسد رفتنی است.
بهروز جاوید تهرانی
لطفا اگه ممکنه برای من دعوتنامه بالاترین بفرستید .
rasol.mosavi1985@gmail.com
ممنون