به یاری اهورا مزدا
«من یک آتش پرستم»
بارها و بارها با این پرسش روبرو شده ام، «شما آتش پرست هستید؟» هر گاه که کسی میفهمید که زرتشتی هستم، بی آنکه چیزی از آیین زرتشتی بداند و یا واژه ای در مورد آن خوانده باشد، بی درنگ می پرسید: «شما آتش پرست هستید؟»
می دانم که همه زرتشتیان با این پرسش مواجه شده اند، آنهم نه یک بار و دو بار… بلکه بارها و بارها. حتی هنگامیکه در نشستهای پرسش و پاسخ موبدان گرامی در ایران می رفتم، می دیدم که چه اندازه از نیرو و انرژی آن گرامیان در طول همه این سالها برای پاسخ به چنین پرسشهایی هدر می رفت.
مگر این مردم گذشته خود را فراموش کرده اند؟ یعنی حافظه تاریخی این مردم آنچنان ضعیف شده که نیاکان خود را به یاد نمی آورند؟
زمانیکه سن و سال کمتری داشتم، با شنیدن این پرسش، بسیار دگرگون شده و چهره ام برافروخته می شد و آغاز می کردم به توضیح دادن باورهایم، برای آنها می گفتم که ما به چهار آخشیج (آب،باد،خاک و آتش) که داده های نیک اهورایی هستند، بسیار ارج می نهیم، و آنها را آلوده نمی کنیم، ولی آنها را پرستش نمی کنیم، به آنها می گفتم که تعریفی که اشوزرتشت از خدا می کند، اهورا مزدا، خداوند جان و خرد است که با دستهای افراشته او را نیایش می کنیم…. در آن زمان شاید خودم هم نمی دانستم که من با ارج گذاشتن به آب و باد و خاک و آتش و نیالودن آنها دارم آنها را پرستش (پرستاری، نگهداری، نگهبانی) می کنم.
ولی اکنون می خواهم سرم را با افتخار بالا بگیرم و فریاد کنم، «آری، من یک آتش پرستم» خویشکاری که نه تنها بعنوان یک زرتشتی، بلکه بعنوان یک انسان بر دوش من نهاده شده، همانا ارج نهادن به طبیعت و داده های اهورایی است. من باید از آب و باد و خاک و آتش پرستاری نمایم. طبیعتی که اگر نبود، ما انسانها چگونه قادر به ادامه زندگی بودیم؟
از آن زمان جشن سده پایه گذاری می شود و در میان آریاییان هر ساله در روز دهم بهمن ماه چنین جشنی برگزار می شود. و از همان زمان آتشکده ها در مرکز هر شهر و روستایی بنا می شوند و در پیرامون آنها شهرنشینی و صنعت و انواع پیشه ها گسترش می یابد. هم آدمی می تواند با استفاده از آن به پیشرفتهای بعدی برسد و هر کس که برای خانه یا پیشه خود نیاز به آتش دارد از آتش آتشکده که همیشه بوسیله یک آتشبان روشن نگه داشته می شود برداشته و استفاده می کند، و هم موجب همبستگی و همازوری مردمان آن آبادی در هنگام جشنها و مراسم های نیایش می شود.می خواهم کمی به گذشته بازگردم و تاریخ را به یاد هم میهنانم بیاورم. تاریخ هزاران سال پیش. می خواهم یارانم را به دوران سنگی (عصر حجر) ببرم. آن زمان که همه ابزارهای زندگی آدمی از سنگ ساخته شده بود و آدمی از هیچگونه تکنولوژی و ابزار پیشرفته ای برخوردار نبود، زیرا که انسان هنوز راز افروختن آتش را نشناخته بود. آن زمان که به دلیل نبود آتش، همه مواد خوراکی را بشکل خام می خوردند، صنعت و ابزارهای صنعتی وجود نداشت، ذوب آهن وجود نداشت، همه ابزارها سنگی بود و از ابزارهای پلاستیکی و آهنی و… خبری نبود…. در چنین شرایطی، نیاکانمان به شیوه ساخت آتش پی بردند، استاد سخن ، ایران بان فردوسی بزرگ، داستان را این چنین بیان می کند که شاهنشاه هوشنگ پیشدادی روزی با همراهان به شکار می رود، که ناگهان ماری بزرگ در برابر آنها پدیدار می شود. پادشاه سنگی به سوی او پرتاب می کند، مار کشته نمی شود ولی از برخورد آن سنگ که سنگ آتش زنه بوده، با سنگ کوه، آتشی درست می شود و راز ساخت آتش برای آنها نمایان می شود. در همان لحظه شاهنشاه یزدان را سپاس می گوید که راز درست کردن آتش را بر او نمایان کرده و دستور می دهد که آتشی بزرگ بیفروزند و به نیایش یزدان بپردازند که راز افروختن آتش را به آنها نشان داده است.
اکنون که اینها را می دانم، بارها و بارها هم که از من در این مورد پرسش شود، باا افتخار به نیاکان گرامیم سرم را بالا می گیرم و می گویم، «آری، من آتش پرستم…». پس، امروز که روز اردیبهشت امشاسپند از ماه دی 3750 زرتشتی می باشد، مانند هر ماه رخت سپید می پوشم و با دستهای برافراشته و سر پوشیده به نیایش آتش می نشینم، همانگونه که هزاران سال پیش نیاکان ارجمندم با هم همازور شده و به نیایش می پرداختند.
اردیبهشت امشاسپند و دی ماه 3750
متاسفانه و به جبر من زرتشتی نیستم ولی ارزو دارم که روزی ایران از چنگال این اهریمن رها شود.
درود بر شما و همه هموطنان زرتشتی
دوست گرامی، سپاس از مهر شما. ما هم از جبر تاریخ از آیین نیاکانی خود دور مانده بودیم، ولی… «هر کسی کو دور ماند از اصل خویش/ باز جوید روزگار وصل خویش» این جبر برای روزگار نیاکان ما بوده، در قرن ما، هیچ جبری نمی تواند اندیشه انسان را به بردگی بکشد. شما هم اگر اندیشه و گفتار و کردار نیک داشته باشید، یک زرتشتی هستید.
به یزدان گر ما خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم
با درود.
به این نوشته تندروی و بی منطقی میگویند:
«هیچ ایرانی مسلمان نیست و هیچ مسلمانی ایرانی نیست و اگر کسی فکر میکند مسلمان ایرانی است مطمئنن در گمراهیست از زدودن اسلام اهریمنی از کشور اهورایی ایرانم به هیچ عنوان کوتاهی نخواهم کرد»
به نظر من با این گسترش فناوری ها و آگاهی ها و دانش ها و همچنین افزوده شدن سرگرمیهای گسترده و بسیار، دوره ی دین و دین پروری و دین سالاری (که از نظر من پایدار شده که دستاورد مردمان میباشد همچون بسیاری از نگرش ها و آیین ها و منش ها و…)بیش از پیش رو به پایان است.
امروزه هشیاری بیشتر شده و خودکامگی به هر نام و بی نامی که باشد بی ارزش شده و میشود.
پاینده جهان و ایران بهمراه آزادی و نیکی و مهربانی
نوژا گرامی، درست است که شما می فرمایید آگاهی و دانش گسترش یافته و به همین دلیل، اگر این دانش گسترده را که در تاریخ میهنمان پس از تازش اعراب به ایران وجود دارد بخوانید، متوجه می شوید که این جمله اصلا تندروی نیست. ایرانی مسلمان یعنی ایرانی ای که از تازش اعراب به ایران خوشحال است، از تجاوز اعراب به زنان و بچه های ایرانی خوشحال است، از سوزاندن کتابخانه های ایران خوشحال است،….
با درود . جالب اینجاست که هنوز تازیان و مسلمانان دیگر نقاط جهان ما ایرانیها را مسلمان نمیدانند و به ما آتش پرست میگویند و این بسیار خوب است که هنوز ما را از خودشان به حساب نمیآورند .متاسفانه به جامعه زرتشتیان ایران ظلمهای فراوان شده حتی تا زمان صدارت امیر کبیر زرتشتیان ایران زمین که صاحبان اصلی ایران زمین بودهاند هنوز در حل پرداخت جزیه بودهاند و مالیات بیشتری به دولت میدادند و همچنین به اجبار به آخوندهای مفت خور پولی در سال پرداخت میکردند اما با آمدن امیرکبیر این قانون اصلاح میشود و زرتشتیان بعد از چندین قرن از جزیه دادن و مالیات دادن اضافی بر حذر میشوند.به نظر من زرتشتیان ایران تنها در زمان حکومت کریم خان زند و رضا شاه بزرگ توانستند نفسی بکشند حتی در زمان محمد رضا شاه پهلوی هم برخورد درستی با آنها نمیشد.سخنی با نگارنده این مطلب دارم و پیشنهاد میکنم که به مقایسه بین سخنان زرتشت و محمد تازی بپردازد که بسیار جالب است به طور مثال ؛ آرزوی زرتشت گسترش راستی و درستی و نیکی است (دینکرد بخش ۱۰۱) الله مکارترین مکارها است .(تازینامه سوره۳ آیه ۵۴). پاینده ایران و ایرانی
1-اتش همیشه رو به بالا دارد 2- اتش هر نجسی را پاک میکند بدون انکه خود نجش شود . 3-در قدیم که نفت و لامپ نبود برافروخته بودن دائمی اتش نشان از خیر و سعادت صاحب ان بوده .
الله همان اهورا به تلفظ عربی هست همچنین یهوه همان اهورا به تلفظ عبری است .اولین یگانه پرست زرتشت بوده .
دانشمندان گفته اند 98 درصد انجیل و تورات از اوستا است و قران هم قسمت مثبت اش تعلیمات سلمان به محمد و بقیه اضافات خود محمد و سایر اعراب است .