وقتی تو میگویی وطن

 

به نام ایرانcartoon_31

وقتی تو میگویی وطن!
در هفته گذشته خواندیم که آخوند مصباح یزدی طی ایراد سخنانی بر نادانی و غیر ایرانی بودن خود مهر تایید زد.ایشان طی سخنانی گفته اند: اگرکسی به جای ارزش‏های اسلامی شعار ملیت و ایرانیت سردهد به خون شهدا خیانت کرده است… (زیرا) در مکتب اسلام ارزش‌های دیگری مطرح است که این ارزش‌ها در برابر وطن‏دوس

تی همانند نور در برابر ظلمت است… تلاش در راه حفظ وطن چیز کوچکی) کذا) است که در بین حیوانات نیز مشاهده می‌شود. آنچه که مربوط به خداوند است ارزشی بی‌‌‌ن
هایت به شمار می‌رود در حالی که نثار جان در راه حفظ وطن مقیاس کوچکی است…» و سرانجام نشان می‎دهد که دلش از کجا می‏سوزد:» اسلام حق و باطل را مطرح می‏کند که در مقابل بیان مطالب وطن‏دوستی و شعارهائی همانند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در واقع همان گرایش ناسیونالیستی است. وطن چیزی (کذا) قراردادی است که ارزش اهدای جان را ندارد. چقدر باید انسان تنزل کند که به جای خدا و ارزش‏های الهی، ملت و ایرانیت را مطرح کند. آب و خاک ارزش آن را ندارد که انسان برای آن جان خود را از دست بدهد. طرح مباحث وطن‏دوستی شعار دوران جاهلیت است.

در اینکه بسیاری از سران رژیم جمهوری اسلامی ضد ایرانی هستند و در بعضی از موراد مانند برادران لاریجانی یا سردار نقدی جلاد معروف،دوران کودکی را در کوچه پس کوچه های نجف گذارنده و شمع فروش حرم امام حسین بوده اند،بر کسی پوشیده نیست.در این میان برای من به عنوان نگارنده این ستور عدم واکنش ملت ایران به سخنان بیش از هرچیزی اهمیت داشت.
یادمان نرود که ملت ایران همیشه به ایرانی بودن خود بیش از هر چیزی میبالد،ایران به مانند لحاف چهل تکه زیبایست از اقوام مختلف با زبان ها و گویشهای گوناگون.این سرزمین هزاران سال است که علیرغم جنگها و کشور گشایی ها و همچنین شکستها خطوط مرزی اش بارها تغییر کرده و هر بار میزبان اقوام جدیدی بوده،اقوامی که به کوری چشم دشمنان همیشه در کنار هم از از سرزمین خود، ایران دفاع کرده و در راه اعتلای وطن کوشا بوده اند.
ایرانیان همیشه و در همه حال از هویت و تمامیت ارضی خود دفاع کرده اند.برای یادآوری ذهن فسیل آخوند مصباح یزدی به یکی ازآخرین، بزرگترین و قابل تامل ترین رویدادهای معاصر تاریخ کشورم ایران(نه کشور امثال یزدیها!)اشاره میکنم،جنگ 8 ساله ایران و عراق.صدام به ایران حمله کرد و خوزستان را عربستان نامید تا بتواند حمایت عربهای ایرانی را جلب کند ولی او نیز به مانند شیخ یزدی از این نکته غافل بود که ایران سرزمینی است با اقوام گوناگون که همه را خود را صاحب خانه میدانند و عربهای ایرانی هم از این قائده مستثنی نبودند.اگر ذهن کند یزدی یاری اش نمیکند خاطر نشان میکنم که اگر عربهای خوزستان نبودند خرمشهر که هیچ آبادان همان هفته اول سقوط کرده بود.
شیخ مصباح! از کردهای غیور کردستان برایت بگویم که علیرغم تجاوز و اعدام دختران و پسرانش در سالهای ابتدایی انقلاب 57 (یا به تعبیر بنده شورش 57) به دست هم مسلکان جنابعالی، در زمان نبرد،یکدل و یکصدا با مردم ایران اسلحه برداشته و به جنگ صدام رفتند.روزی که امام هندی الاصل و غیر ایرانی تان اعلام کرد:راه قدس از کربلا میگذرد و جنگ بی جهت ادامه پیدا کرد،وطن پرستی حیوانی نبود؟!البته حس رهبر کبیرتان دربدو ورود به ایران و در مصاحبه با خبرنگار خارجی این بود:هیچی! بله آن هیچی بزرگ رهبر شما بود!پس از شما توقعی بیش از این نمیرود.
سخن کوتاه میکنم،چون شما از قماش همان کسانی هستید که روزی قند را حرام و فردای آن روز حلال اعلام کردند با این تفسیر که ای ملت قند را درون چایی ببرید تا غسل داده و حلال شود! شما نیز چنین هستید،امروز نان شما در وطن پرستی نیست و آن را حیوانی اعلام میکنید.توصیه و قطعه شعری برای شما دارم،توصیه این است که هر چه زودتر برای خودتان جایی خارج از ایران دست و پا کنید چون ایران بانو جایی برای خائنین در خود ندارد.و در آخر….

وقتي تو مي گويي وطن من خاک بر سر مي کنم
گويي شکست شير را از موش باور ميکنم

وقتي تو مي گويي وطن يکباره خشکم مي زند
این ديده ي مبهوت را با خون دل تَر مي کنم

یاور یزدان پرست
پاینده ایران

 

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

تصویر توییتر

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Twitter خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s