روزی که وارد زندان اوین و بند ۳۵۰ شدم به گونه بسیار واضح متوجه شدم اخبار زندانیان گزینشی منتشر میشود و همه اخبار زندان بدست رسانه ها نمیرسد یا نمیخواهند برسد از روی کنجکاوی پیگیر شدم تاببینم دلیل گزینشی پخش شدن اخبار چیست .
در همان زمان شرف خود را نفروختم و با این گروه خودخواه هم پیاله نشدم و مانند بادمجان دور قاب چینها چاپلوسی این آقایون را نکردم و وارد بازیهایشان نشدم و کاملا خط خود را از این گروه جدا کرده و و متحمل اذیت و آزار و تحقیرهای ایشان به عناوین مختلف از سوی خودشان و چماقدارانشان و کاسه لیسانشان قرار گرفتم که تاکنون هم ادامه دارد و برای همین منظور در زمره سانسور رسانه های وابسته به این گروه هستم . پس از آزادی از زندان ضحاکان دوران قصد افشاء این باند مافیایی را داشتم اما بنا بر دلایلی که به سود حاکمیت تمام میشد سکوت اختیار کرده و دم نزدم اما اتفاقاتی که در چند روز اخیر از سوی نوچه گان آقایون اتفاق افتاد من را مجبور به شکستن سکوتم کرد و دست به قلم بردم تا قطره ای از دریا را با هم میهنانم در میان بگذارم .در طول دو سال زندانی که بدون حتا یک روز مرخصی پشت سر گذاشتم شاهد باندی از خود زندانیان شدم که اخبار را سانسور میکنند این باند خبر که در زندان اوین مشغول به کار است خود زندانی هستند اما زندانیان وابسته به دولت اصلاحات و آقای خاتمی و رفسنجانی که عموما در احزاب اصلاحطلب و گروهای دانشجویی ادوار تحکیم و تحکیم وحدت و… عضو بودند ((این گفته بدین معنا نیست همه کسانی که در این گروها هستند جزء باند مافیایی خبر هستند سوءتفاهم نشود)) اخباری که در زندان رخ میداد و یا برای انتشار به دست رسانه ها میخواست برسد میبایستی از فیلتر آقایون گذر میکرد . نفوذ این باند خبری در زندان در رسانه های رادیو فردا و صدای آمریکا و بی بی سی و در سایتهای کلمه و جرس که مال خود آقایون است به روشنی قابل لمس است .
بند ۳۵۰ اوین دو طبقه دارد طبقه زیر زمین که معروف به طبقه پایین است و طبقه همکف که معروف به طبقه بالا است . طبقه پایین دارای ۶ اتاق ۴ دستشویی ((عموما دو تاش خرابه)) ۳ حمام و یک ظرف شویی که در زمان من ((اسپند ۸۸ تا شهریور ۹۰)) ۱۶۸ تن در این طبقه زندگی میکردند در واقع در طبقه پایین جای سوزن انداختن نبود و تمامی اتاقها ظرفیتشان پر بود . دومین طبقه بند ۳۵۰ طبقه بالا نام دارد که دارای ۵ اتاق یک نمازخانه ۳۰ متری ۳ دستشویی و یک ظرفشویی و سه حمام میباشد که تنها در دو اتاق آن ۴۳ تن زندگی میکردند که در واقع همان نورچشمی ها به حساب می آمدند (( در اردیبهشت ۹۰ در درگیری و فشار زندانیان طبقه پایین اتاق دیگری هم در بالا شکل گرفت که جمعیت به ۷۰ تن هم رسید)) زندانیانی که در اتاق های ۷ و ۹ زندگی میکردند عموما باند مافیایی خبر زندان را تشکیل میدادند که میبایست اخبار زندان از فیلتر ایشان رد میشد و از طریق ایشان به دست یکی از همسران آقایون میرسید و این خانوم با روابطی که داشتند اخبار را در اختیار جرس و کلمه و رادیو فردا و… قرار میدادند .
در همان زمان به عینه شاهد فوت حسن ناهید در زندان بودم آقای ناهید در نوروز ۹۰ پس از تحمل ۷ سال زندان بر اثر بیماری درگذشتند اما این باند مافیایی خبر فوت آقای ناهید را کار نکردند اکما اخبار سرما خوردگی خویش را در سطح گسترده پوشش خبری میدادند .
شوربختانه این تبعیض تا کنون ادامه دارد بگذریم از خود من که تنها شاهد دادگاه های علنی هستم که در اون بیدادگاه محاکمه شدم و هم اکنون به یاری یزدان خود را به کشوری آزاد رساندم و موقیعت افشاگری آن مراسم نمایشی را دارم اما از آنجایی که مورد غضب آقایون قرار گرفته ام رسانه های صدای آمریکا و بی بی سی و رادیو فردا و جرس و کلمه از من به عنوان یک زندانی سیاسی که شاهد و قربانی دادگاهای نمایشی بودم دعوت به عمل نمی آورد ولی خوشبختانه من امروز آزادم و دستم باز است و در رسانه های دیگر صدایم را به گوش جهانیان میرسانم و از تهدید نوچه گان باند خبری زندانیان که بیشترشان هم اکنون در ترکیه میباشند هراسی ندارم و امروز هم از بابت خویش دست به قلم نشدم من امروز کرامت قلم را برای زندانیان بی پشت و پناه داخل زندان به حرکت در می آورم .
در چند روز گذشته اخبار درگیری زندانیان سیاسی قرنطینه ۷ به من رسید و من بلافاصله خبر را تا آنجایی که در توانم بود کار کردم اما رسانه های وابسته به باند مافیایی زندانیان وابسته به اصلاحطلبان خبر به این مهمی را حمایت نکردند تا اینکه خبر به یاری همت یاران حقیقی زندانیان گمنام در بالاترین و سایتهای دیگر داغ شد و سایتهای جرس و کلمه و رسا پس از ۲۴ ساعت تاخیر مجبور به درج خبر شدند .
اما در مورد بیانیه ای که ۵۱ زندانی در ارتباط با مهندس سعید ملک پور امضا کردند یادم می آید دیماه سال ۸۹ یکی از دوستان دلسوز و نزدیک سعید جان در ارتباط با انتقال سعید به سلول انفرادی بند دو الف سپاه دست به دامان گروه مافیایی بند ۳۵۰ واقع در اتاقهای ۷ و ۹ شد و در پاسخ شنید در شان آقایون نیست در مورد کسی که پرونده اش در مورد مشکلات اخلاقی است بیانیه و یا خبری کار کنند . حال پس از یک سال از این ماجرا ناگهان همین گروه مافیایی از درون زندان به زیر دستانشان که در ترکیه هستند دستور انتشار بیانیه ای در ارتباط با بیگناهی سعید مملک پور میدهند که در سایتهای جرس رسا و کلمه و رادیو فردا منتشر میشود و پای این بیانیه پر از ایراد را ۵۱ تن از زندانیان امضا میکنند .
نکته نخست اسامی اشخاصی است که وابسته به همان باند مافیا خبر هستند که سال پیش شرم میکردند در مورد ملک پور خبری کار کنند حال چه شده به یکباره دلسوز شدند؟؟ دوممین مطلب نام اشخاصی است که حتا برای ۵ دقیقه هم در زندان با آقای ملک پور هم کلام نشدند و مدت بسیار کوتاهی در زندان بسر کردند و تنها برای شهرت و سوء استفاده از نام سعید این بیانیه مذهبی را امضا کردند.
باید متذکر شوم اینجانب امید دانا از اسپند ۸۸ تا دیماه ۸۹ یعنی تا زمانی که سعید در بند ۳۵۰ اوین محبوس بود یکی از بهترین دوستانش بودم که ساعتها باهم گفتگو میکردیم و خودم از نزدیک شاهد بودم سعید به تمامی اعتقادات احترام گذاشته و اتهامات وارده از سوی حاکمیت با توجه به شخصیت تحصیل کرده سعید به ایشان وارد نیست و متن بیانیه گروه مافیایی را در این ارتباط تایید میکنم اما چرا باز مافیایی عمل کردند و به دوستان نزدیک سعید چیزی نگفتند (( نام دوستان سعید برای عدم اجازه از سوی خودشان آورده نمیشود)) در مورد خودم مشخصا بگویم در هر جایی که بویی از دین تازیان باشد حضور نخواهم داشت و اگر از من هم خواسته میشد برای آن دو بند سیاسی تازینامه نمیپذیرفتم امضا کنم اما چرا به دوستان نزدیک سعید اصلا مراجعه نشده و نامهایی که دوست داشتند در پای بیانیه نوشتند؟؟؟
اما نکته بسیار تکان دهنده تکذیب یکی از امضاکننده ها به نام مسعود لواسانی است . در این بیانیه در ردیف ۳۹ امضاکننده ها نام آقای مسعود لواسانی به چشم میخورد و دیروز سه شنبه ۹ اسپند آقای لواسانی در فیس بوک شخصی خود صراحتا میگویید هیچ امضایی در ارتباط با بیانیه حمایت از مهندس سعید ملک پور نداده است
این گفته آقای لواسانی به منزله دروغگو خطاب کردن باند مافیا خبر است و رسالت سایت کلمه و جرس و رادیو فردا به شدت زیر پرسش میرود . البته نکات دیگر هم به چشم میخورد مانند امضاء فتاح سبحانی کسی که عضو سازمان تروریستی مجاهدین است و در زندان هم اتاق آقای سعید ملک پور بود و بسیار ایشان را مورد اذیت و آزار قرار میداد تا جایی که سعید به اجبار برای آسایش از دست این عنصر مجاهد اتاق خویش را عوض کرد حال این آقا امضایش در پای بیانیه دیده میشود !!!! و یا نامهایی به مانند سعید پورحیدر،مهدی تاجیک،علی ارشدی،بهزاد آذرهوشنگ،حمید خطیبی،سلمان سیما،آبتین غفاری((جزء نوچه گان باند مافیایی)) ابولفضل قاسمی ،سهیل محمدی ، و حسین نورانی نژاد((این شخص یکی از اعضای باند مافیایی بیرون از زندان میباشد که با خیال راحت و بدور مزاحمت دستگاه امنیتی مشغول به پخش اخبار گزینشی میباشد)) به چشم میخورد که رابطه ای با سعید ملک پور نداشتند و یا به مانند مسعود لواسانی از نامشان سوء استفاده شده که بعید میدانم زیرا نامشان وزنه ای نیست که سوءاستفاده شود و یا با نام سعید قصد خودنمایی دارند که پای این بیانیه را امضا کردند اما همگی از نظر باند مافیایی تایید شده هستند به غیر از چند نام که با فشار بچه های مستقل در این بیانیه نامشان آورده شده.
نکته دیگر سکوت مطلق گروه ماقیایی خبر زندانیان در مورد شلاق و زندانی شدن ناصر و شهرام کریمی است که تا کنون هیچ پوشش خبری از سوی این باند در سایتهای جرس و کلمه دیده نشده است.
خوانندگان گرامی تا کنون از خود پرسیدید چرا پای بیانیه های زندانیان سیاسی نام عده ای مشخص امضا میشود ؟ نام آنها دائم از رسانه ها پخش و در موردشان دائم گفتگو میشود ؟؟ آیا در ایران همین سی چهل زندانی سیاسی در زندان هستند؟؟
سخن بسیار است و اعمال شنیع این دسته و شرح آن از حوصله این نوشتار خارج است اما در نهایت به عنوان یک انسان که شاهد حقیقت بوده و مسائل زیادی را از این فرومایه گان که تنها به فکر شهرت خویش میباشند و در این راه دست به هر گونه کار غیر اخلاقی منجمله سانسور اخبار زندانیان زجر دیده میزنند هشدار میدهم در صورت تکرار کارهای مافیانه خود و سانسور و سوءاستفاده از نام زندانیان سیاسی و مرده پرستی (( به مانند مرگ زنده یاد هدی صابر که دشمنانش در زیر علم ایشان همچنان سینه میزنند)) دست بر ندارند جلوی آنها با همین امکانات کم اما صادقانه در کنار زندانیان مستقل تمام قد و با تمام نیرو خواهم ایستاد و بدور از هرگونه گرایش سیاسی و عقیدتی که دارم تنها و تنها برای حفظ کرامت و کیان زندانیان گمنام از هیچ کوششی دریغ نخواهم کرد.
باشد که آقایانی که در دسته مافیایی خبر زندانیان به هر نحوی فعالیت دارند و یا حمایت میکنند به راه راست هدایت شوند.
ایدون باد ایدون ترج باد
نوشته : امید دانا
با درود
در تاييد فرمايشات شما بنده خودم شاهد بودم و ديدم كه اين باندمافيايي به سركردگي عيسي س (روزنامه نگار اصلاح طلب ) اخبار دلبخواه خود را چگونه منتشر ميكردند و از همه طالمانه تر رفتار اين باند در بدست گرفتن اتاق 9 و رياست بر آن و زد و بند در انتخاب وكيل بند بي عرضه مهدي محموديان (سيب زميني) كه با بيكفايتي او شادروان وكيلي منتخب بند شد
دوست عزيز در مورد مسعود لواساني نوشتي كه اين آخوند زاده كثيف شرم و حيا را تف كرده از وجودش بيرون
به شرفم قسم كاري كه سعيد در بند 2 الف براي اين مردك انجام داد برادر براي برادر نميكند
الباقي داستان خيلي طولاني است و مجال صحبت كم
شايد روزي در مكاني آزاد خيانت هاي اين سبزك ها را كه در زندان ميكردند بازگو كنم
در پايان جوك سال 88 براي خوانندگان:
در بند 350 در سال 88 همراه معتر ضين انتخاب چند نفر افغاني هم بودند كه غالبن بي سواد و در جمع آوري هاي فله اي اعتراضات گرفته شدند جالبست بدانيد اسامي آنها را باند مافيايي سبزالله به نام معترض خياباني و سياسي غالب كردند
فكر كنم اميد دانا خاطرش باشد
مثل فهيم فولادي يا زبير فيضي يا …
اینان شرم را تف کردند من دقیقا یادم است اون داود سلیمانی عجب انسان رزلی بود
یک روز این اصلاحاتچیها میخواستند بزور قرآنشان را در صف به خورد ما بدهند اما امید دانا نذاشت و پدر اینان را در آورد
امید جان دلم برات تنگ شده برات ایمیل فرستادم شماره تماس هم گذاشتم یک زنگ بزن صداتو بشنوم
این نوشته رو من میخواستم یه روزی انتشار بدم که پشتش خیلی حرفای دیگه ای بود .
همیشه از کسانی یاد میشه که حبس های سنگین دارند ولی چرا اسمی از رضا گلی زاده اخلاقی یا همان مدیر انجمن گفتگو با نام شبگرد به میان نمیاد که 7 سال حکم آن هم فقط به خاطر پیدا کردن کاریکاتور طنز در یکی از سی دی های کامپیوتر شخصی اش (طبق گفته خودش حتی نتوانستند ثابت کنند که در اینترنت منتشر کرد) صحبتی به میان نمی آید. چار کسی از دکتر کامران ایازی با 9 سال حبس و معلوم نشدن 2 اتهام اعدامش سخنی به میان نمی آورد.کسی که 160 ضربه شلاق به قول دوستانی که همراهش بودند ، به ایشون 160 ضربه شلاق سفارشی زدند و زمانی که از اون خواستند که تن به خفت نامه عف رهبری بدهد این کار رو نکرد.درود بر شرفت کامران ایازی